خلاصه :
رفیقم چن ماه پیش با یه یارو آشنا شده بود
ک 15سال اختلاف سنی داره
بعد 1ماهی رفیقم بهش گفته بود من دلم نمیخاد رل و.. داشت باشم و تو رابطه های الکی باشم میخام برم و کات کنم
اون یارو هم برگشته بود گفته بود ویژگی شوهری ک دوس داری بگو فلان بعد از اون این قصدش شده بود ازدواج
بعد تو صحبتا یبار به رفیقم غیر مستقیم گفته بود رابطه.. داشته باشیم رفیقمم بلاکش کرده بود
مدتی شد اشتی کردن
بعد گفته بود نه من اینو گفتم ک امتحانت کنم
بعد مدتی ک خواستن قرار بزارن خیلی ببخشیدا رک میگم گفته بود بیو لب بگیرم و...
رفیقمم واسه همیشه باهاش کات کرد
این یارو دوباره بعد 2ماه برگشته خیلی پرو میگه کاش کوتاه میومدی الان رابطمون اینجوری نبود ولی به هر حال منم قدر ندوستم بیا آشتی کنیم
خلاصه بگم چرا خدا این خرارو میزاره سر راه منو رفیقم
چون همچین اتفاقی برای خودمم افتاده قبلا