سرچی و چرا؟
من
سر خیلی چیزا
حوصله ندارم بگم
بنده
چون اختلاف سنیم باشون زیاده. انگار من دریام اونا کویر
اصلا حرف هم سرمون نمیشه
من باهاشون مشکلی ندارم اونا از من بدشون میاد بدون دلیل:)
آرزو میکنن بمیرم
و با رفتارا و کاراشون نشون دادن این آرزو از ته دلشونه💔
هروقت پول ندارن زنگ میزنن ازمن میخوان
من .خیلی عذابم میدن انگار اضافم
بهتره بگی کیا با خانوادشون مشکل ندارن :))
همه از هم متنفریم. فقط یه جای مشترک زندگی می‌کنیم. آخرین باری که صداشون زدم یادم نیست کی بود. اعتماد به نفسم صفره. از بچگی فقط بهم سرکوفت زدن و روم اسم گذاشتن. هر بلایی سرم بیاد جرات نمیکنم به کسی بگم چون تنها چیزی که نصیبم میشه سرکوفته. یه بار کلاس پنجم همکلاسیم اذیتم کرد رفتم تو خونه گفتم از فرداش بهم سرکوفت میدادن می‌گفتن برو مدرسه تا فلانی کتکت بزنه. یه همکلاسی پست فطرت داشتم سه سال تموم تو دبیرستان آزارم میداد که هنوزم دارم با خاطراتش زجر می‌کشم حتی جرات نکردم به کسی بگم نه اون موقع نه الان بعد از گذشت این همه سال.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
