2752
2734


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سوالم اینکه فصل ۷ و ۸ دوازدهمو این دونفر درس دادن؟

یلحظه صبر کن تا برم ببینم

ما دخترا چجوری شاد باشیم که خراب به نظر نیایم؟ :))))            ی مدتی کاربری غیر من دست دوستم بود ی سری تایپکارو گردن نمیگگیرم😚💙
2731

فرهمندنیا دیدم بپرس

ایام خشکسالی و قحطی کشاورز رفت پیش آسیابان بهش گفت"تو رو به روح پدرومادرت بچه های من دارن از گرسنگی میمیرن یه خورده به ما گندم بده" آسیابان یه مقدار گندم ریخت تو دستمال گره زد داد بهش.کشاورز همینطور که میومد داشت دعا میکرد میگفت"خدایا به حق عزتت گره از مشکلات مردم باز کن گره از گرفتاری های مردم باز کن گره از قحطی و خشکسالی باز کن" انقد گره گره کرد تا این گره های دستمال بازشد همه گندم ها ریخت روی زمین چنان عصبی شد رو کرد به خدا گفت: سالها نرد خدایی باختی🦋این گره از آن گره نشناختی؟🦋 آن گره راچون نیارستی گشود🦋این گره بگشودنت دیگر چه بود؟🦋کشاورز تا برگشت گندم هارو از روی زمین جمع کنه: چون برای جستجو خم کرد سر🦋دید افتاده یکی همیان زر🦋 یه صدایی در درون بهش گفت: تو مبین که بر درختی یا به چا🦋تو مرا بین که منم مفتاح راه🦋 سجده کرد و گفت:کای رب ودود🦋من چه دانستم تورا حکمت چه بود؟ :)   
سوالم اینکه فصل ۷ و ۸ دوازدهمو این دونفر درس دادن؟

اره درس داده

ما دخترا چجوری شاد باشیم که خراب به نظر نیایم؟ :))))            ی مدتی کاربری غیر من دست دوستم بود ی سری تایپکارو گردن نمیگگیرم😚💙
فصل ۷ و ۸ دوازدهم جلسه چنده؟ 

نمیدونم پارسال باهاش کلاس داشتم

ایام خشکسالی و قحطی کشاورز رفت پیش آسیابان بهش گفت"تو رو به روح پدرومادرت بچه های من دارن از گرسنگی میمیرن یه خورده به ما گندم بده" آسیابان یه مقدار گندم ریخت تو دستمال گره زد داد بهش.کشاورز همینطور که میومد داشت دعا میکرد میگفت"خدایا به حق عزتت گره از مشکلات مردم باز کن گره از گرفتاری های مردم باز کن گره از قحطی و خشکسالی باز کن" انقد گره گره کرد تا این گره های دستمال بازشد همه گندم ها ریخت روی زمین چنان عصبی شد رو کرد به خدا گفت: سالها نرد خدایی باختی🦋این گره از آن گره نشناختی؟🦋 آن گره راچون نیارستی گشود🦋این گره بگشودنت دیگر چه بود؟🦋کشاورز تا برگشت گندم هارو از روی زمین جمع کنه: چون برای جستجو خم کرد سر🦋دید افتاده یکی همیان زر🦋 یه صدایی در درون بهش گفت: تو مبین که بر درختی یا به چا🦋تو مرا بین که منم مفتاح راه🦋 سجده کرد و گفت:کای رب ودود🦋من چه دانستم تورا حکمت چه بود؟ :)   
باشه ببین جلسه چنده منکه پیدا نکردم

دوره تست طلاییشه تو روبیکا 

جلسه چهاره

ما دخترا چجوری شاد باشیم که خراب به نظر نیایم؟ :))))            ی مدتی کاربری غیر من دست دوستم بود ی سری تایپکارو گردن نمیگگیرم😚💙
من کل دوازدهمو دیدم با فرهمند نیا ۷ و ۸ دوازدهم نیست تو فیلماش

روبیکا کانالشو داری؟

ما دخترا چجوری شاد باشیم که خراب به نظر نیایم؟ :))))            ی مدتی کاربری غیر من دست دوستم بود ی سری تایپکارو گردن نمیگگیرم😚💙
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز