خونه مادرجونمم
مادره مامانم
همیشه تا ۱۳ به در اینجا می مونیم
خیلی تحت فشارم همش حرف میشنوم خسته شدم دیگع 😭
به مامانم میگم برگردیم خونه من خسته شدم میگع خفه شو باید اینجا بمونیم
۲۰ سالمه از وقتی اومدم فقط کارم شده گریه
کلا روحیم حساسه زود رنجم هر کاری میکنم درست نمیشه این اخلاقم
سه چهار تا شهر خونمون با اینجا فاصله داره
خودم اسنپ بگیرم یواشکی برم 😭
میدونم بعدش سرزنش میشم ولی میخوام تو خونه خودمون باشم
😭😭😭😭
ای کاش یه بابای درست حسابی داشتم ای کاش بابام پشتم ای کاش بابا داشتم😭