خواهرم 4ماهه اومده برای طلاق دوتا بچه داره من دلم داره میترسه دختره افسردگی گرفته مدام پرخاش میکنه پسرش پیش عمه هاشه مثل اوارها شده و هر وقت زنگ میزنه من تا یک هفته حالم بده جوری که حس میکنم قلبم نمیزنه خواهرم اوایل اومد شاد بود الان حالش بده وقتی میبینمش که اون شاد نیست کل روز زهرم میشه چیکار کنم
چرا میخاد جدا بشه
مرحله ایه که باید بگذره. ولی ترجیحا اگر بچه ها پیش هم باشن خیلی بهتره
چند سالشونه بچه ها؟
برا خاطر بچه ها نمیتونست تحمل کنه؟
خیلی گفتم بچه هاش افسرده شدن پسرش زنگ میزد میگفت خاله بگو بیاد من ابروم پیش دوستام رفته مسخره ام میکنن هر کی میرسه میپرسه مامانت چرا رفته بابام از خونه بیرونم کرده میگه طرف مامانتو نگیر من اگه بعدا ازدواج کنم میگن بچه طلاقه دخترشم نه غذا درست میخوره نه شاده دلم میترکه اخرش خواهرم اوایل شاد خوشحال بود بعد پشیمون شد ولی چون پیش همه فامیل حرف زده بود دیگه نرفت میدونی اوایل انقد شلوغ کرد ابرو زندگیشونو پیش فامیلای خودش شوهرش برد الانم پیشمونه نمیتونه بره
عزیزم توکلت به خدا باشه. انشالله که ختم به خیر میشه.
ولی حواستون به خواهر زاده هات باشه. سعی کن شادشون کنی. ندار حال بدت حال اونا رو هم ید کنه. توی شرایط حساسی هستن. نمیتونی برای زندگی خواهرت تصمیم بگیری ولی بدون شک می‌تونی حال خواهرزاده هاتو بهتر کنی. مراقبشون باش
بگو دوروز دنیا ارزش نداره هرچی هم شده باشه برگرده سر زندگیش میخاد تنهایی کجا زندگی کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
