سلام خانواده شوهرم خیلی ادمایه بدین من هرچی میگم دقیقا برعکسشو میگن اگه حق بامن باشه خیلی ادمایه قدرنشناسین جوری که شوهرم میگه اونا نمیفهمن بعضی کارارو نکن یه مشکله بزرگی که دارم و فقط بخاطرش حرص میخوریم و ناراحتیم پدرشوهرم انقد دختراشو پسرشو دوست داره حاظره جونشونم براشون بدن ولی شوهرمن انگار پسرشون نیست شوهرم چن روز دنباله مار میگرده مامانو باباش خودشونو به نفهمی زدن خونه جاریم از ما دوره هرشب میبینم میان خونشون ولی ما یه ماه نرفتیم خونشون یبار نمیگن شما هم بیایین