تعریفش کنین😂
سوتی زیاد دادم
آخریش این بود که رفتم عطاری خواستم بگم پونه کوهی دارید
گفتم کونه پوهی دارید
میگن فروشنده پونه میبینه جیغ میکشه
گوزیدم
سر ختم شوهر زنه اروزی ازدواج کردم توی روش😐😐
همین صب
داشتم با مشاور حرف میزدم مشاور تحصیلی تهش گفتم سلام برسونید به خانواده گف چی گفتم هیچی خدافظ
بدترینش این بود مامانم رف کتری نگاه کنه گفتم جوش اومده؟گف نه گفتم خب در چه حالی بود؟اونم خیلی شیک برگشت گف هیچی داشت بهت سلام میرسوند
داداشم داشت واسه عموم اینستا نصب می کرد
عموم نشسته بود من بودم دختر عمومم بودش
داداشم بزرگه ها
بعد یهو گفت بیو گرافی چی بنویسم
عموم گفت بنویس بنی ادم اعضای یکدریگرند
از دهنم پرید گفتم که در آفرینش روی همدیگرند
قیافه داداشمممم😶
😂😂😂😂
ی بارم ب پست چی گفتم بیا تو
یبارم تو شاه چراغ داشتم عکس های هنری میگرفتم پیش داداشم
یه خانومه گفت ببخشید میشه از منو شوهرم عکس بگیرید
گیج بودم
گفتم باشه فقط گوشی من کیفیتش خوب نیست داداشی گوشیتو میدی
بعد یهو دیدم خانومه و داداشم خندیدن
خانومه گفت نه گوشی هستش
داداشم بهشون گفت حواسش نیس چی میگه😂😂😂😂
مامانم با خالم مسافرت بود من تنها بودم از استوری اینستا ۲تا پیج مامانم هاید کردم خالمم هاید کردم نگو خالم ۲تا پیج داشته گوشیش دسته مامانم بوده استوری منو دیده😂😂😂مامانم زنگ زد سر تا پامو قهوه ای کرد بعدش من و دوست پسرمو بلاک کرد ۱سال بلاک بودیم دیگه بحث ازدواج شد از بلاک درش آورد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
