خواهش میکنم
در مورد ی مردی بود ک رفته بود عمل تعویض مفصل بکنه وقتی بی هوش شده خودشو بالای بیمارستان دیده و میدونسته خودش داره عمل میشه میره تو اتاقی ک داره عمل میشده دکتر ک مفصل دستش بوده این اقا گفته مفصل مال منع ولی صداشو نمیشندیدن
بعد متوجه میشه دو نفر سمت چپ و راستش وایساده میبرنش بالا تو آسمون هر اسمون ک رد میشده اسم امام حسین رو میشنیده ک میگفتن یا حسین
وقتی میرع اونجا چن نفر رو میبینه ک براشون همیشه فاتحه میفرستاده یکیش پدر زنش بوده ک تا حالا ندیده بودتش و دو نفر دیگه ک حالشون خیلی خوب نبوده ولی فاتحه این آقا خیلی بهشون کمک میکزده
از پدر زنش میپرسه اینا چرا خیلی حالشون خوب نیس پدر زنش گفته اینا بخاطر فاتحه تو تازه حالشون خوبه پرسیده مگه خونوادش و بچه هاش براش فاتحه نمیفرستادن پدر زنش گفته چرا ولی بعضیاش نمیرسیده فاتحه تو میرسیده چون همیشه اسم امام حسین رو موقع آب خوردن میگفتی بعد ی صحنه برمیگرده زمان ۸ سالگیش ک تو مجلس امام حسین ی متنی رو روی ی بنر دیده بوده نوشته بوده به یاد حسین و حمزه و ۷۲ تن از شهیدایان آب بنوشید
بعد پدر زنش مرده رو میبره اونجایی ک اون دو نفر عذاب میکشیدن ی جای خیلی خشک ک آسمون و رمین خشک بوده دو نفر رو میبینن به حیبت انسان ولی انسان نبوده اونا عذاب میدادن اون دو نفر رو
بعدش میرن ی جایی ک همه آدما تو هم بودن چون هزارن ملیون نفر بوده ک دیوارای اونجا از همین آدما بود ک شکل آدم بودن ولی حیوان هم بودن مثلا خوک بودن بعضیاشون بعضیاشون میمون بودن
بعدش این بنده خدا ی نفری خیلی بهش تیکه انداخته بوده این تو دلش گفته بوده خدا خودش میدونه
میگف اون آدم آنقدر اونجا زشت بود ک بقیه خودشونو پرت میکردن تو گودال ک عذاب بکشن قیافه اونو نبینن
بعدش این خودش قرار بوده عذاب بکشه ک یهو اسم امام حسین رو میاره ی نفر اونو میشکه بیرون از عذاب ک اسمش همون حمزه بوده
یکی از بچه هاشم سقط کرده بود میگف اونو دیدم خیلی ناراحت شدم ک چرا سقطش کردیم
میگف دو سه نفر ک گفته بودن بچه میخاید چیکار خیلی بیشتر از ما مقصیر بودن
ی نفر هم بهش گفته بوده تو قراره برگردی برو به پسرم بگو حلالش کردم
بعدم پدر زنش دست میزاره تو سینش میگه تو باید برگردی یهو برمیگردهع
دیگه ببخشید اگه جاییش رو یادم رفت بوس بهت