نگم به هزار یک دلیل
همش فکر میکردم درست میشه هر سال به امید اینکه زندگیم درست میشه اما هر سال هر روز هر دقیقه بدتر از قبل
از لحظه ایی که چشم باز کردم تا الان واسه هر چیزی که خواستم زجر کشیدم هیچ چیزی بدون گریه زجر نتونستم بدست بیارم
اره مجردم ولی حتی از ازدواجم میترسم انقدر بدبختی کشیدم فکر میکنم از ازدواج کنم از این که هستم بدبخت تر میشم