اومد سراغم
نمیدونم در حد فکر یانه
تازه از ازماسش و بیمارستان و دکتر راحت شدم
تازه درد کلیه م بدون مسکن اروم گرفت
نمیدونم‌چرا بازم دلم میخواد اونباز نفهیمدم چرت خوردم وای اینباز میدونم
هنوزم قرص دارم هنوزم وقت هست
دلم برای روزای قبل و ادمی ک قبلا بودم تنگ شده این ادم هیچیش من نیست باید نابود شه
خیلی خستم خیلی
کاش جای درست شدنی بود
کاش اخر خط نبود
چرا آخه؟
مشکل چیه
مالی
عشقی درسی
عزیزم زندگی در جریانه..... کیه که مشکل نداره بخدا منم الان انقدر دلم پره ولی هستم روزایی بود که صبح که چشام باز میشد به خودم فحش میدادم که چرا زندم ولی اون مشکلم حل شد صبر داشته باش تو رو خدا ب خانوادت فکر کن
اخه من دارم فریاد میزنم حالم خوبونیست
دارم بهشون میگم‌اینکارو میخوام انجام بدم
همش نادیده میگیرن
کلیه درد رو نادیده گرفتن جواب ازمایش ک‌اومد بازم گفتن چیزی‌نیست بااینک نتایج نرمال نبود
الانم سر این فکرا فکر میکنن درحد حرفه حتی خبر ندازن دخترشون ب اینجا رسیده
مامانم میگ هرچی بهت بگذره من میفهمم ولی این مدت فکر میکرد حالم بهتره در صوزتی ک مدام ب فکر خودکشی بودم
چجوری بهشون فکر کنم وقتی اونا دوست دارن فکر کنن ک من خوبم؟
تو دوباره میخوای قرص بخوری
چندی چلی به خدا
پاشو ی حرکتی بزن حالت خوب بشه نه اینکه دوباره بخوای درد بکشی یا دور از جونت بمیری
فکر کردی با مردن همه چیز خوب میشه
ن عزیزم هم دنیا و آخرت خودت و نابود کردی هم بدترین بلایی که میتونستی سر پدر و مادرت بیاری و میاری
ی تکونی به خودت بده
هیچکس بهتر از خودت نمیتونه زندگیت و از این حالت دربیاره
