که با من حرف نزنن. خیلی خیلی ناراحتم. با یکی از همکارام قهرم که رفته مخ رییسمو زده و چون زبون بازه همه رو کم کم کشونده سمت خودش! چند روز پیش یکی از همکارام بهم سلام داد. متوجه شدم که رییسم داره بهش میگه چرا با اون حرف میزنی؟ اصلا نمیدونید شب عیدی چقدر غصه دار شدم و ناراحت. هیچ انگیزه ای برای کار عید ندارم و فقط دارم میخورم و چاق میشم. کاش یکی یه چیزی بگه دلم آروم شه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب مگه چیکار کردی ?همنیطوری الکی که نمیشه همه با ادم بد بشن
فقط یه نفر با من بده ولی وقتی اون یه نفر مخ رئیسو بزنه خب رئیس هم مهره مهمیه و همه ناچارا ازش حساب میبرن وگرنه تو خفا همه ازش انتقاد میکنن. خب معلومه بین من و رییسمون اونو انتخاب میکنن
لذت ببر از زندگی و اگه بالا دستی اون رئیس هست گزارش بده ولی اگه نیست یواش یواش به فکر این باش که از ...
گزارش دادم و بدتر شد وضعیت. اتفاقا درخواست جابجایی دادم ولی چند تا چیز اذیتم میکنه. یکی خو گرفتن با محیط جدید. یکی هم اینکه اونقدر رییسم خاله زنکه که زنگ میزنه پیش رئیس جدیدم خرابم میکنه. دیدم که با پرسنل دیگه از این کارا کرده! دوباره من باید تلاش کنم تا دل جدیده رو بدست بیارم. و اینکه جایی که میتونم برم معایب دیگه ای داره مثل سختی مسیر و ...