رود ذره ای گر ز خاکت به باد، به خون من آن ذره آغشته باد❤️ایرانم❤️خرم آن روز کزین منزل ویران بروم ، راحت جان طلبم وز پی جانان بروم🥲تاریخ انقضای تمام غم های عالم لحظه ی ظهور توست ، یامهدی!
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
رود ذره ای گر ز خاکت به باد، به خون من آن ذره آغشته باد❤️ایرانم❤️خرم آن روز کزین منزل ویران بروم ، راحت جان طلبم وز پی جانان بروم🥲تاریخ انقضای تمام غم های عالم لحظه ی ظهور توست ، یامهدی!
نه نمیتونم امروز بیام اخه اقدس خانم غذایی ک گفتمو درست نکرده بود چشمام بخاطر گریه پف کردن
من نمیدونم تو دلت چی میگذره ولی حاضرم قسم بخورم ب اون لحظه ای ک کلی درد میکشی و چشمات پر از اشکه، خدا تو رو میبینه " خدا بی دلیل خواسته ای رو تو دلمون نمیذاره "
فرزندم، دلبندم ،عزيزتر از جانم از ملالتهاي اين روزهاي مادري ام برايت ميگويم... از اين روزها که از صبح بايد به دنبال پاهاي کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگيرم تا زمين نخوري.به کارهاي روي زمين مانده ام نميرسم اين روزها که اتاقها را يکي يکي دنبال من مي آيي، به پاهايم آويزان ميشوي و آن قدر نق ميزني تا بغلت کنم، تا آرام شوي.اين روزها فنجان چايم را که ديگر يخ کرده، از دسترست دور ميکنم تا مبادا دستهاي کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتي و نااميدي سر برگرداندنت را ميبينم که سوپت را نميخوري و کلافه ميشوم از اينکه غذايت را بيرون ميريزي.هرروز صبح جارو ميکشم، گردگيري ميکنم، خانه را تميز ميکنم و شب با خانه اي منفجر شده و اعصابي خراب به خواب ميروم.روزها ميگذرد که يک فرصت براي خلوت و استراحت پيدا نميکنم و باز هم به کارهاي مانده ام نميرسم...امشب يک دل سير گريه کردم.امشب با همين فکر ها تو را در آغوش کشيدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهاي پيش رو فکر کردم و غصه مبهمي قلبم را فشرد...تو روزي آنقدر بزرگ خواهي شد که ديگر در آغوش من جا نميشوي و آنقدر پاهايت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور ميشوي و من مينشينم و نگاه ميکنم و آه...روزگاري بايد با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بيايي و من يک فنجان چاي تازه دم برايت بياورم و به حرفهايت با جان گوش بسپرم تا چاي از دهن بيفتد....روزي ميرسد که از اين اتاق به آن اتاق بروم و خانه اي را که تو در آن نيستي تميز کنم. و خانه اي که برق ميزند و روزها تميز ميماند، بزرگ شدن تو را بيرحمانه به چشمم بيآورد.روزي خواهد رسيد که تو بزرگ ميشوي، شايد آن روز ديگر جيغ نزني، بلند نخندي، همه چيز را به هم نريزي... شايد آن روز من دلم لک بزند براي امروز...روزي خواهد رسيد که من حسرت امشبهايي را بخورم که چاي نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ريخته و سوپ و بازي و... به خواب ميروم... شايد روزي آغوشم درد بگيرد، اين روزها دارد از من يک مادر به شدت بغلي ميسازد...! اين روزها فهميدم بايد از تک تک لحظه هايم لذت ببرم.
نه نمیتونم امروز بیام اخه اقدس خانم غذایی ک گفتمو درست نکرده بود چشمام بخاطر گریه پف کردن
😭آره خاویار امروزم خیلی بدمزه بود
رود ذره ای گر ز خاکت به باد، به خون من آن ذره آغشته باد❤️ایرانم❤️خرم آن روز کزین منزل ویران بروم ، راحت جان طلبم وز پی جانان بروم🥲تاریخ انقضای تمام غم های عالم لحظه ی ظهور توست ، یامهدی!
رعنا خانوم اتاق منو مرتب کن خب نوشین جون میگفتی اره دیگه ددی برام ماشین خریده ولی ۲۰۲۰ هستش من ۲۰۲۴ میخواستم قهر کردم سه روزه لب به غذا نزدم
خانوم دکتر آینده ام شایدم پرستار🥺😁حامی زن زندگی آزادی ✌ دختر آریایی ام از نسل اسطوره های ایران عزیزم #مهسا#نیکا#مهرشاد#حمیدرضا#سارینا و ...🤍 طرفدار صلح در سراسر جهان 🌱اتـحـاد رود هـایـیـمـ ، دریـایـیـمـ 😎 #توماج صالحی 🤍 اگه باهام مخالفی ریپلای نکن چون ممکنه بشورمت و بذارمت اونور
رود ذره ای گر ز خاکت به باد، به خون من آن ذره آغشته باد❤️ایرانم❤️خرم آن روز کزین منزل ویران بروم ، راحت جان طلبم وز پی جانان بروم🥲تاریخ انقضای تمام غم های عالم لحظه ی ظهور توست ، یامهدی!
رود ذره ای گر ز خاکت به باد، به خون من آن ذره آغشته باد❤️ایرانم❤️خرم آن روز کزین منزل ویران بروم ، راحت جان طلبم وز پی جانان بروم🥲تاریخ انقضای تمام غم های عالم لحظه ی ظهور توست ، یامهدی!