2737
2734

دوستان من تقریبا از ۱۸ سالگی به خاطر مشکلات خانوادگی و همچنین به خاطر شکست عشقی سنگینی که خورده بودم دچار افسردگی شدید شدم...

و مدام با افسردگی و مشکلات خانوادگی و دخالت های خانوادم دست و پنجه نرم می کردم...

و با همه ی این مشکلات چند سال واسه کنکور درس خوندم ولی متاسفانه رتبه های خوبی نمی آوردم و رتبه های معمولی میوردم که میتونستم باهاشون تو دانشگاه های روزانه و رشته های علوم پایه درس بخونم...

یادمه خواهرم و خانوادم مدام بهم میگفتن این چه رتبه ای هست که آوردی این چه رشته های مزخرف و بی ارزشی هست که میخوای بری 

مثلا به رشته ی روانشناسی میگفتن رشته ی مزخرف و به درد نخور

کلا هیچ رشته ای به جز دندون پزشکی و پزشکی رو قبول نداشتن...

خلاصه من عین احمقا دانشگاه نرفتم چون تمام انرژی درس خوندنمو واسه کنکور گذاشته بودم و دیگه واقعا از درس خوندن خسته شده بودم و دیگه هیچ حال و حوصله ای واسه دانشگاه رفتن نداشتم...

خلاصه اینکه متاسفانه از ۱۸ سالگی تا الان که ۲۸ سالمه مدام تصمیمات اشتباه گرفتم...

مدام کار هامو بی ارزش جلوه کردم...

مدام عین احمقا عمل کردم...

متاسفانه تو این ۲۸ سال نه دانشگاه رفتم نه شاغلم و نه ازدواج کردم و نه وارد رابطه با پسری شدم..


و واقعا هم همش تقصیر خودم بوده،درسته خانوادم تو تصمیماتم دخالت میکردن ولی مقصر من بودم که حرف اون ها رو قبول داشتم و حرف اون ها رو گوش میدادم...


خلاصه بعد ۲۸ سال با کلی خاستگار درب و داغون که خیلی خیلی سطحشون از سطح خانواده ما پایین تر بود یه پسر خوب که هم قیافه خوبی داشت هم اخلاقش خوب بود و هم شغل و خونه و ماشین داشت توی یه جایی که قبلا کار می کردم از من خوشش اومد و بهم پیشنهاد آشنایی در جهت ازدواج داد...


بعد من حدودا دو هفته ای میشه که پیشنهادشو قبول کردم


و واسش ماجرای زندگیم رو صادقانه گفتم،گفتم که من دانشگاه نرفتم و شغلی ندارم و چون افسرده بودم مدام دور خودم می چرخیدم و متاسفانه هیچ کاری رو تو زندگیم انجام ندادم...


و اون بعد از تقریبا ده روز و دو سه بار قرار تو کافی شاپ 


چند روز پیش که قرار داشتیم بهم گفت که تو دختر خیلی خوشگلی هستی خیلی خوش اخلاقی و من بار اول که تو رو دیدم  خیلی از تو خوشم اومده بود و به قیافت اصلا نمیومد که تحصیلات دانشگاهی نداشته باشی


و خلاصه با کلی مقدمه چینی بهم گفت من تمایلی ندارم که با دختری ازدواج کنم که تحصیلات دانشگاهی نداره و...


وااااای اون لحظه انگار یکی یه سطل آب یخ رو سرم خالی کرد...


اونقدر ناراحت شدم که نزدیک بود همون لحظه قلبم خاموش بشه 

بغض کرده بودم و نزدیک بود بزنم زیر گریه ولی بغضم رو قورت دادم و سکوت کردم و چیز خاصی نگفتم


و برای اینکه اونجا گریه نکنم خیلی زود از اون جا اومدم بیرون...


وقتی اومدم خونه دنیا جلو چشمام می چرخید...

همه جا تیره و تار شده بود...


چند روزه که دارم خون گریه میکنم


به خاطر احمق بودنم که چرا در گذشته فرصت های زندگیم رو از دست دادم


و حتی الان که میخوام عاقلانه زندگی کنم باز هم دارم فرصت هامو به خاطر گذشتم که احمقانه زندگی کردم از دست دادم


بچه ها پسره خیلی خوش قیافه بود و مهندس نفت بود و مدیر شرکت بود و اینکه خونه و ماشین و پس انداز هم داشت😔


ولی من چی هیچی نداشتم جز اینکه فقط به قول اون خوشگل بودم و خوش اخلاق💔


الان که نمیتونم گذشتم رو جبران کنم و دوباره از اول بسازمش واقعا دارم به خودکشی فکر میکنم 😭😭😭








ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



کسی که بخاطر شغل نداشتنت رفت همون بهتر ک رفت لیاقتش ثابت شد خداروشکر کن که قرار بود با شغلت ازدواج کنه نه خودت

ایام خشکسالی و قحطی کشاورز رفت پیش آسیابان بهش گفت"تو رو به روح پدرومادرت بچه های من دارن از گرسنگی میمیرن یه خورده به ما گندم بده" آسیابان یه مقدار گندم ریخت تو دستمال گره زد داد بهش.کشاورز همینطور که میومد داشت دعا میکرد میگفت"خدایا به حق عزتت گره از مشکلات مردم باز کن گره از گرفتاری های مردم باز کن گره از قحطی و خشکسالی باز کن" انقد گره گره کرد تا این گره های دستمال بازشد همه گندم ها ریخت روی زمین چنان عصبی شد رو کرد به خدا گفت: سالها نرد خدایی باختی🦋این گره از آن گره نشناختی؟🦋 آن گره راچون نیارستی گشود🦋این گره بگشودنت دیگر چه بود؟🦋کشاورز تا برگشت گندم هارو از روی زمین جمع کنه: چون برای جستجو خم کرد سر🦋دید افتاده یکی همیان زر🦋 یه صدایی در درون بهش گفت: تو مبین که بر درختی یا به چا🦋تو مرا بین که منم مفتاح راه🦋 سجده کرد و گفت:کای رب ودود🦋من چه دانستم تورا حکمت چه بود؟ :)   
2731

الان برو دانشگاه. سنت زیاد نیست و از این بهتره چهار سال دیگه باز حسرت بخوری که چرا نرفتم.

اون آقا هم بهانه آورده ولش کن. چیزی که زیاده مرد خوب و دنبال ازدواج

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.

ببخشیدا ولی عجب گاویه

تحصیلات دانشگاهی به چه دردی میخواد بخوره

این همه آدم رفتن دانشگاه بجز زوری پاس کردن و التماس استادا کردن چیکار کردن؟ 

بخدا یه ذره سوادم ندارن

ولش کن کسیو که انقد نفهمه

خوبه که برات یه تلنگر شد که به خودت بیای 

نه به خاطر خواستگار بلکه به خاطر خودت 

لازم نیست حتما درس بخونی الان دوره‌ی مهارت هست 

یه مهارت خاص رو یاد بگیر 

حتی از توی یوتیوب هم می تونی یاد بگیری 

اونوقت خودت از خودت راضی هستی

بالاخره داره پیدا میشه رنگین کمون🌈🌈
2738

عزیزم مقصری نه بحاطر اینکه دانشگاه نرفتی ازدواج نکردی یا سر کار نرفتی

بخاطر اینکه خودتو دست کم میگیری و اعتماد ب نفس نداری

چه دلیلی داشت با پسری ک دو هفته اشنا شدی بیای درد و دل کنی؟

کارت اشتباه بود

اصلا باید ببینی پسره ادم حسابی هست یا نه بعد بیای از مشکلاتت باهاش حرف بزنی

هنوز دیر نشده برات

برو دنبال کاری ک دوست داری

من نمیدونم تو دلت چی میگذره ولی حاضرم قسم بخورم ب اون لحظه ای ک کلی درد میکشی و چشمات پر از اشکه، خدا تو رو میبینه " خدا بی دلیل خواسته ای رو تو دلمون نمیذاره "

عزیزم شاید گفتی افسردگی داشتی اونم کشیده کنار ☹️چون افسردگی خودش خیلی ماجرا داره. الآنم سعی کن شاد باشی و گذشته رو فراموش کنی

۱۴۰۱/۱/۱۰   امروز صدای قلب کوچولوشو شنیدم. بهترین حس دنیا😍 دعا کنین بمونه برام💚 از سقط متنفرم دیگه نمیخام تجربه ش کنم😢 انشالله خدا برای همه ی اونایی که منتظرنی نی هستن معجزه کنه. آمین💋💚💜💙💛۱۴۰۱/۲/۱۷  امروز رفتم سونوی ان تی....گف نی نی م دخمله😍خدایا ازت ممنونم که هوامو داری💄💅👠👗👸💗۱۴۰۱/۲/۲۲ امروز دکتر گف چون توی فامیلتون مشکل ژنتیک دارین حتما برا نی نی ت ازمایش سلفری بده. هزینه ش خیلی زیاده. فقط خداکنه بچه م سالم باشه😢۱۴۰۱/۳/۷هنوز جواب سلفریم نیومده جون به لبم کرده این آزمایشگاه. 😕اگه به لطف خدا سالم باشه میخام به خانواده همسرم بگم که باردارم. 😐۱۴۰۱/۳/۸امروز جواب آزمایش سلفریم اومد. خداروشکر بچه م سالمه😍😍از خوشحالی به مرز سکته رسیدم😜💃۱۴۰۱/۳/۲۸امروز بدترین روز زندگیمه حس میکنم کیسه آبم پاره شده. نصف شب که شوهرم بیاد میرم زایشگاه براچکاپ.....خدایا دخترمو از تو میخام فقط😭😭۱۴۰۱/۳/۲۹خدایاشکرت مشکلی نبودـ ترشحاتم مال کیستی هست که تو تخمدون چپم رشد کردهـ .بچه م سالمه....عاشقتم خدای خوبم😍😍😘😘1401/6/27امروز 32هفته م رفتم واسه وزن نی نی .دکترگف وزنش کمه 1600.شایدم صد گرم کمتر یک هفته هم کمتر از سن بارداریمه😓🥲کیست توی تخمدانمم خیلی بزرگ شده همش آبه خدا کنه نترکه برام شر درست نکنه🥺🥺وضعیت بچه مم بریچ هست فعلا سزارین پیش رومه😑خدایا امروزم دلم گرفته دخترمو مثل همیشه میسپارم به خدت. 💚التماس دعا مامانای مهربون نی نی سایت💚1401/7/21بلخره نی نی من امروز شش روزه شده. با وزن 1900تو هفته سی و پنجم بارداری دنیا اومد.....متاسفانه مسمومیت حاملگی دچار شدم و با فشار20اورژانسی سزارین شدم‌‌....خیلی خیلی ریزه.یک‌کم هم وزن ازدست داده. خدایا کمکم کن دختر نازمو بسلامت بزرگش کنم و این روزای سخت تموم بشه❤️اینم از خاطرات تلخ و شیرین بارداری من.🌷🌷🌷🌷💚وزن یکماهگی2400🧡وزن دوماهگی3600💙وزن چهارماهگی5100♥️وزن شش ماهگی 6200🩵وزن نه ماهگی 7200🩷وزن یکسالگی۸۵۰۰😍😍۱۴۰۲/۷/۱۵اولین تولدت مبارک عشقم🎉🎉🎉🎉وزن 16ماهگی 9500💚وزن۱۸ماهگی ۱۰

عزیزم خنوزسنت خیلی کمه وفرصت زیادداری،ازهمین امسال شروع کن ودرستوادامه بده،البته میتونی به جای درس یه هنری چیزی یادبگیری وتوش مهارت پیداکنی،الان هرکسی با هنری که داره بهترین درآمدارو دارن،پس اصلاناامیدنشو فقط شروع کن

پیام نور بدون کنکور ثبت نام کن  از همین تلنگر استفاده کن  تو میتونی

واقعا حالم خیلی بده😭

دیگه ۲۸ سالمه

الان باید ازدواج میکردم و بچه می‌داشتم


نه اینکه با این سن برم بشینم پای درس و امتحان😢😢

خب برو دانشگاه. الان که ریخته بدون کنکور. با رتبه پایین هم روزانه قبولی. پاشو زانوی غم بغل نگیر. اون پسر هم امروز نه فردا بخاطر یک معیار دیگش اذیتت میکرد. اما تو بخاطر اون پسر نه بخاطر افکار حسرت خودت داری عذاب میکشی، چارش اینه از جات بلندشی، مگه چتد سالته. مگه ازدااج چیه. برو مثل یک دختر قوی دانشگاه ثبت نام کن رشته مورد علاقت. دور نظر همرو خط بکش.

خدایا شکرت
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز