ببین واقعا راضی ب این نیستم ک بمیرن چون بامرگشون شوهرم عذاب میکشه فقط میخام یچی بشه سرشون بخوره ب سنگ از من بکشن بیرون اما نمیدونم چراااا همیشه باید زخم زبون بشنوم و زجر بکشم !
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دقیقا مثل من ولی من خیلی نابود شدم میگم کاش ی شهر خیلی دوری بودم اصلا نمیدیمشون
من ی شهرم اونا ی شهر دیگه ، ادمی ک مریض باشه همیشه انرژی منفیش رو زندگیت هست .. مگه اینکه کلاااا ی دعوای بزرگی بشه یا نمیدونم ب هردلیلی ی قطع ارتباط کلی بشه ک کلا راه خونمونو فراموش کنن ... اونم با این شوهرای ما محالع