با وصل کردن آخرین هوکس پرده فهمیدم که دیگه پرونده این خونه تکونی که مثل پنیر پیتزا کش میومد بسته شد...
طبق برنامه ریزی هام قرار بود اول اسفند تموم بشه اما چندتا اتفاق غیر منتظره و کمی هم مریضی منو از برنامه ریزی هام یه 17روزی عقب انداخت اما بالاخره تموم شد.
همسرهم همین الان چاییشو خورد و رفت فوتبال و منم با یه لیوان چایی لش کردم روی مبل و دارم از برق خونه کیف میکنم و از ذوق اینکه این چندروز باقی مونده ی سال مال خوده خودمه لبخند روی لبام میاد و خستگی یادم میاد.
این لحظه هزاران بار تقدیم خانمایی که هنوز درگیر خونه تکونی ان😍🥰😘