یادش بخیر بچه بودم رقصاشو میدیم میگفتم وا این چرا زنا که میان خیلی توجه نمیکنه بهشون
ولی با مردا پایس
الان که علتشو فهمیدم
خوشحالم😂😂😂
ولی خداوکیلی عشق بود همیشه سوای هرچیزی دوست داشتنی بود
من این کاربری و از قبل داشتم و بعدش کلا رمزشو فراموش کردم حتی یادم رفت این کاربری و دارم و چنین دلنوشته های رو به اشتراک گذاشتم. من فحش متاسفانه زیاد میدم ولی ازتون میخوام که جایی فحش دادم نترکونیدم چون میخوام این کاربریو داشته باشم و هرچندسال یه بار بیام و دوباره دلنوشته هامو بخونم و با دوستان گپ بزنم. یه فحش دیگه سخت نگیرید.
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
باور کن همیشه با اینکه شاد بود و میخندید غم چهرشو احساس میکردم
من این کاربری و از قبل داشتم و بعدش کلا رمزشو فراموش کردم حتی یادم رفت این کاربری و دارم و چنین دلنوشته های رو به اشتراک گذاشتم. من فحش متاسفانه زیاد میدم ولی ازتون میخوام که جایی فحش دادم نترکونیدم چون میخوام این کاربریو داشته باشم و هرچندسال یه بار بیام و دوباره دلنوشته هامو بخونم و با دوستان گپ بزنم. یه فحش دیگه سخت نگیرید.
من این کاربری و از قبل داشتم و بعدش کلا رمزشو فراموش کردم حتی یادم رفت این کاربری و دارم و چنین دلنوشته های رو به اشتراک گذاشتم. من فحش متاسفانه زیاد میدم ولی ازتون میخوام که جایی فحش دادم نترکونیدم چون میخوام این کاربریو داشته باشم و هرچندسال یه بار بیام و دوباره دلنوشته هامو بخونم و با دوستان گپ بزنم. یه فحش دیگه سخت نگیرید.
من این کاربری و از قبل داشتم و بعدش کلا رمزشو فراموش کردم حتی یادم رفت این کاربری و دارم و چنین دلنوشته های رو به اشتراک گذاشتم. من فحش متاسفانه زیاد میدم ولی ازتون میخوام که جایی فحش دادم نترکونیدم چون میخوام این کاربریو داشته باشم و هرچندسال یه بار بیام و دوباره دلنوشته هامو بخونم و با دوستان گپ بزنم. یه فحش دیگه سخت نگیرید.
منم همینطور باور کن همیشه با اینکه شاد بود و میخندید غم چهرشو احساس میکردم
مگه چه مشکلی داشته
آی نگام کرد.روم حساسه.مخاطبش منم.گفته بعدا میگیرمت الان موقعیت جور نیس.گفته خانوادم فعلا ندونن بهتره.بلاک کرد باز انبلاک کرد.ایناهیچکدوم نمیگیرنت جون مادرت فقط مشقاتو بنویس وبخواب...داف زیر سن قانونی😚🥰
من این کاربری و از قبل داشتم و بعدش کلا رمزشو فراموش کردم حتی یادم رفت این کاربری و دارم و چنین دلنوشته های رو به اشتراک گذاشتم. من فحش متاسفانه زیاد میدم ولی ازتون میخوام که جایی فحش دادم نترکونیدم چون میخوام این کاربریو داشته باشم و هرچندسال یه بار بیام و دوباره دلنوشته هامو بخونم و با دوستان گپ بزنم. یه فحش دیگه سخت نگیرید.
روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیدهای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بیعیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷
من این کاربری و از قبل داشتم و بعدش کلا رمزشو فراموش کردم حتی یادم رفت این کاربری و دارم و چنین دلنوشته های رو به اشتراک گذاشتم. من فحش متاسفانه زیاد میدم ولی ازتون میخوام که جایی فحش دادم نترکونیدم چون میخوام این کاربریو داشته باشم و هرچندسال یه بار بیام و دوباره دلنوشته هامو بخونم و با دوستان گپ بزنم. یه فحش دیگه سخت نگیرید.