بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
دیروز داشتم ظرف میشستم رو سرامیک بدون دمپایی وایستاده بودم دخترم رفت پادری رو اورد انداخت زیر پام اون لحظه اینقدر خوشحال شدم دلم میخواست پرواز کنم
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچک تر میشود …ولی پدر یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ،خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست ؛فقط هیچکس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …بیایید قدردان باشیم …
سلام خوبی اتفاق خنده دار و جالب زیاده اما خیلی سال پیش. تعداد زیادی مهمون داشتیم پذیرایی کردم و دیگه خواستم بشینم کنار مهمونا خجالت کشیدم یوهویی وسط جمع خواستن با کله بخورم زمین...😂😂یدفعه این یادم افتاد..که باز بیشتر خجالت کشیدم😅😌