امروز صبح تاپیک زدم و نظرات شمارو خوندم گفتم به شوهرم میگم و گفتم ساعت تقریبا پنج ربع بعدظهر بود من از ساعت چهار گفته بودم بریم بیرون یه چیزی بخوریم یه دوری هم بزنیم ساعت پنج ربع اینا از خونه اومدیم بیرون و رفتیم کافی شاپ نشستیم یکم صحبت کردیم بعد من خیلی یهویی دست کردم تو کیفم بیبی چکو جواب آزمایش مثبتم رو درآوردم دادم به شوهرم بعد گفت این چیه گفتم بخون بعد خوند گفت جواب چی مثبته گفتم داری بابا میشی بعد سریع بیبی چکو از دستم گرفت بلند شد از ذوقش داد زد دارم بابا میشم همه شنیدن داشتن نگاهمون میکردن همش گفتم بشین یدفعه همه دست زدن گفتن مبارک باشه هرکی هم رد میشد میگفت مبارک باشه خلاصه خیلی خوش گذشت بعد اومدیم بیرون و یکم راه رفیتم شوهرم ماهی دید خیلی ماهی دوست داره رفت دوتا ماهی گرفت یدونه چشم تلسکوبی مشکی و یدونه ماهی قرمز خوشحال شد خیلی اومد پیشم گفت من امشب دق میکنم از خوشحالی بعد اومدیم خونه میگم چجوری نگهش دارم میگه بزن تو گوگل ببین میاره نحوه نگهداریش رو بعد زدم تو نی نی سایت یکی گفت باید تو یخچال نگه داری یکی گفت جاش گرم باشه یکی گفت متعادل بعد غذا هم از بیرون گرفتیم واسشون هیچی دیگه اول تنگشو درست کرد شوهرم بعد آبش رو از قبل گذاشت کلرش بره بعد ریخت تو آب ماهی هارو بعد گذاشت یخچال الان بعد دو ساعت گفتم میمیرن گناه دارن شوهرم ناراحت میشه هم خودشون گناه دارم رفتم از یخچال درآوردم گذاشتم کابینت تروخدا نگین این چه کاری بود کردی من از دوسه تا تاپیک دیدم اینو گفتن خودم نمیدونستم هیچی بنظرتون چیکار کنم الان؟