سه ماه بارداریمو تموم کرده بودم منو پسرم شیر پاستوریزه پاکتی خوردیم هردومون دون دون شدیم و تب شدید سه روزه
من میرم بیملرستان خصوصی اورژانس مامایی خودمو نشون میدم ماما به دکترم زنگ میزنه میگه مریضتون تنش کهیر زده میگه سرخکه . بعد ماما طوری با دکتر پشت تلفن حرف زد که دکترم فکر کرد من پرت و پلا میگم خلاصه گفت برو خونه چیزیت نیست
هفته بعدش میرم مطب دکتر و حضوری برای دکتر ماجرای تنمو میگم یه دفعه دکتر با دو دست محکم زد به میز و گفت تو سرخجه داشتیییییییی وایییییی بچه چی شده واییی وای وای
بعد از کلی جیغ جیغ دکتر رفتم سونو سلامت خدا رو شکر بچه کاملا خوب بود چیزیش نشده بود