2733
2739

من دیشب تاپیک زدم گفتم من مغازه دارم خواهرم اومد بهم سر بزنه از تهران اومده بود و تازه طلاق گرفته من بخاطر اینکه هنوز خونه نزدیک محل کارم پیدا نکردم در هفته سه شب رو فقط برای خواب میرفتم خونه مادرشوهرم که صب زود مغازه رو باز کنم. خواهرم اومد من به مادرشوهرم عصرش گفتم خواهرم داره میاد پیشم شما استراحت کنین من میرم مغازه همینکه خواهرم اومد مادرشوهرمم اومد وایساد به خواهرم گفت اقاتون چطوره خوبه خواهرمم ناراحت شد بعد انقد وایساد تا خواهرم بره منم گفتم مامان جان اگه میخوای برو شامتو بزار خواهر من حالا اینجاس یکمم معذبه(در گوشش گفتم!) بعد گفت تو منو بیرون کردی برات دارم هرچی معذرت خواهی کردم ج نداد شبم رفتم خونشون باهام دعوا کرد منم با گریه رفتم خونه خودم حالا امروز پدرشوهرمم باز اومده بحث با من که دستتو میشکونم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

چند روز پیش به صاحب مغازه ام که تازه عروسشو طلاق داده گفت عروستون خوبه ماهم پیش خونه عروست اینا هستش خونمون (با اینکه میدونست پسرش طلاق گررفته!) صاب مغازه امم ناراحت شد لج کرد با من 

2738

نمیشه تو مغازه بخوابی یا خوابگاه بگیری 

اصلا نرو خونه مادرشوهرت 

از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

کاش بزرگترا بزرگتری بلد باشن و درس زندگی بهمون بدن نه که با رفتار اشتباهشون اشوب بپا کنن

 چشم به فردا دوختم شاید از من ما بشه                            گره دلتنگیام با دستای تو وا بشه.....                                *********************************                     نه جونمو بگیر نه پای من بمیر منو همیشه زندگی زده          صدا اگه صداست خدا همون خداست چرا همیشه حال ما بده .....تو فرصت کمت نفس کشیدمت که زندگیمو زیر و رو کنم....بخاطر خودم شبیه تو شدم که آرزوتو آرزو کنم😔                     
چند روز پیش به صاحب مغازه ام که تازه عروسشو طلاق داده گفت عروستون خوبه ماهم پیش خونه عروست اینا هستش ...

مادرشوهرت استاد نمک پاشیدن به زخم مردمه

امیدوارم تاوان حرفاشو خودش پس بده نه شما

از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز