خیانتش روتکرار کرد منم رفتم مهریه مو اجرا گذاشتم.ماشینم به اسم من بود.تا میرم ماشینو میگیرم میاد گریه زاری میکنه برم میکردونه.الان تازه یه ماه نشده برگشتم.یه هفته اول مثل ادما رفتارمیکرد.
الان هی پرش میکنن که زنت که مهرشو اجرا گذاشته تو نباید بهش رو بدی ،دیگه نمیگن تو غلط زیادی کردی که زنت به سیم اخر زده.
اللنم یه ده روزیه بدجور رومغزم میره.حتی احساس میکنم بازم یکی رو زیر سر داره اون داره بهش یاد میده(اینو هنوز شک دارم)
تا تقی به توقی هم میخوره منو بچه هارو از همه چی تحریم میکنه.
حالم ازش بهم میخوره ،شرایطم واسه جدایی درست پیش نمیره.
حالا میخام باهاش حرف بزنم.اما میدونم حرف زدنم چیزی رودرست نمیکنه.
هزاران بار حرف زدیم بحث کردیم.
از دستش دارم دیوونه میشم.
بخاطر اینکه لج منو دربیارع رفیق بازی میکنهمیدونه خوشم نمیاد دوساعت جلواینه وایمیسته ژل میزنه.
چیکار کنم باهاش؟؟
بابامم بهش گفته اینبار دخترم با گلگی بیاد خونم طلاقشو میگیرم .خستم کردین