دوستان حرفاتون فهمیدم
اما مثلا خواهرم میگه اینکه میگی باید خونش عوض کنه،الان توقع بیجا وغیر منطقی
چهارتا چیز ازش بخواه بتونه فوری فراهم کنه
اینکه متوجه بشه،اذیت کردنت کمی براش گرون تموم میشه واینکه
بین مردم هم خیلی خالی خالی برنگشته باشی
من هیچ خیری ازاین خونه که توش بودیم ندیدم
گفتم عوضش کن
باز دوباره وعده تابستون داد
دوستان چرا نیستین.من واقعا الان گیج شدم
دوست دارم بهترین کار رو انجام بدم...
فعلا تصمیم گرفتیم تا بعد آزمونم هیچ حرفی نزنیم...
اما من کلا حواسم پرت شده
عزیزم من الان داشتم با اجازت تاپیکای قبلیتم میدیدم اولا که خیلی دختر قوی هستی از شخصیتت خیلی خیلی خوشم اومد وابسته و لنگ شوهر نیستی کیف کردم برای ریلکس بودنت مشکل خساست شوهرته که یه مریضیه و درمانشم آسون نیست
راستی چقدر خوشحال شدم خونه پدرت حال دلت خوبه و درکت میکنن بابت همین روزی هزاربار خداروشکر کن همین حمایت معنویشون دنیایی می ارزه خیلی خانواده ها شرایط سخت دختر درک نمیکنن ومیگن هرطورشده بمون‌سر زندگیت ازته قلبم از خدا میخوام آزمون معلمی قبول بشی و در آمد عالی داشته باشی و پول و برکت بیاد تو زندگیت ❤️🙏🙏🙏🙏
🫠🫠🫠وای مرسی قشنگم
چکار کنم دیگه،روزگار بامن نمیسازه
من مجبورم باهاش بسازم
خدا روشکر خانوادم عالین
مثلا پدرم مخالف رفتنم سرقرار بود
اما من رفتم وبشون اطلاع دادم
کلا بدون اطلاعشون کاری انجام نمیدم
خانوادم مخالف طلاقن،اما میگن اصلا بزار یسالت بشه دوسال
اما درست وحسابی مشکلت حل بشه
میگن یه لقمه نون هست دور هم میخوریم
ما خانواده نرمال وشادی هستیم
جز خواهر بزرگم که یکم یه مدلی اما اونم به شدت دل پاکی داره
فقط مثل خودم بی سیاست
ممنونم گلم،واقعا دستم تو جیب خودم بره،خیلی چیزا تغییر میکنه
پناه برخدا ببینم چی پیش میاد
راستی اینم بگم یکسال خونه پدرمم،میرم میام
با همسایه ها خوش وبش دارم
هنوز پیش احدی حرف نزدیم که من قهرم
شاید بو برده باشن،اما جرئت نداشتن مستقیم سوال کنن
به شدت باهم هماهنگ هستیم
گفتم شاید به درد کسی خورد هرچیزی رو زودی نگن
سلام عزیزم، من از همون زمانی که تاپیک زدید که همسرتون سر یک مساله الکی اورده بودتون خونه پدرتون تاپیک هاتون رو میخوندم و خیلی ناراحت بودم ولی همیشه خدارو شکر میکردم که میگفتید خانواده حامی وخوبی دارید.
به نظرم الان با خانواده و مشاور مشورت کنید که اگه تغییرات مثبتی در رفتار همسرتون صورت گرفته دوباره به امید خدا به زندگی برگردید. اینروزا دومین کاربری هستید که اینجا میبینم دو نفر بعد یکسال میخوان به هم فرصت دوباره بدن خیلی خوشحالم.
امیدوارم اگه صلاح خداوند هست سال جدید رو تو خونه خودتون جشن بگیرید.
من جات بودم میگفتم لااقل باید یه سکه بهم بدی که دلم خوش باشه برگردم باهات زندگی کنم...چه زرنگم هست رفته بنام باباش زده ماشینو بعد اومده میگه برگرد...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
