2733
2734
عنوان

مهم مهم مهم یک حادثه واقعی......

1548 بازدید | 25 پست
سلام دوست جونا.این ایمیل الان برام اومد.گفتم برای شما هم بذارم. خودم که خیلی ترسیدم.واقعا اوضاع بدیه.خیلی مواظب خودتون باشید:)

دوستان روز چهارشنبه سی ام فروردین 91 ساعت 19:00 غروب ، یکی از همکاران بنده توسط یک ماشین پژو 206 با سه سرنشین ، تنها به دلیل تاکسی خور نبودن مسیر و استیصال ناشی از عجله به رسیدن به خانه در خیابان سئول نزدیک قرارگاه نیروهای انتظامی جنب ده ونک ربوده میشود
بقیه حادثه از زبان مال باخته:
به محض ورودم به اتومبیل سرنشین صندلی عقب پس گردنم را گرفت و نوک قمه را به بدنم فشرد
اولین چیزی که ازم گرفتند موبایلم بود چون شاید میترسیدند در زنگ زدن به پلیس دستم سریع باشه بعد موجودی نقدی کیف پولم و کارتهای اعتباری و ساعت و محتویات جیبهام رو مورد بازرسی قراردادند و شماره رمز کارتهای عابر بانکم رو گرفتند و با استفاده ازعابر بانکهای طول مسیر سه مورد 200000 تومان یعنی مجموعاً 600000 تومان از کارتهام برداشت کردند ، همه اینها در حالی بود که همش در اتوبانهای چمران و نیایش و اون حول و حوش من را میچرخوندن
خلاصه ملایمت من در برخورد باهاشون اونارو متقاعد کرده بود که همراه با اموالم، جونم رو هم نگیرند
شاید هم اینقدر سابقه دار و حرفه ای بودن که مشکل چهره شناسی نداشتند
و من از خدای مهربون بخاطر همین موضوع بسیار شاکرم
از بخت بد در میانه راه همسرم به موبایلم زنگ زد و همون عقبیه گفت که جواب بدم و بهش بگم توی ترافیکم و دیر میام، اما یکیشون که معلوم بود حرومزاده تر از اون دوتای دیگه است، درکمال بیشرمی توی گوشم گفت که با خانمم زیر پل ستارخان قراربزارم که در حقیقت اونا برن سروقتش، ولی خوشبختانه اراده اون دوتای دیگه به این کار نبود، چونکه ظاهرا ً بیخیال ادامه ماجرا شدند و منو برگردوندند به ده ونک و موقع پیاده شدن اولاً مدارکم رو پانصد متر جلوتر توی پیاده رو انداختند تا من مجبور بشم جهت عکس اونا حرکت کنم و ثانیاً یکیشون خیلی خط و نشون برام کشید که اگه آژانس بگیری بیای پیمون خلاصه ترمز دستی میکشم میام پایین جیگرتو از سینت در میارم و از این حرفا
اما پس از اینکه من اونا رو مطمئن کردم که این چیزها الان توی این شرایط به ذهنم نمیرسه و حتی اگر یه کلاشینکف هم با خودم داشتم از شدت ترس نمی تونستم ازش استفاده کنم، پیادم کردن و در تمام این مدت یکی که قمه دستش بود مثل یک اسکورت من رو سوار و پیاده میکرد
دست آخر هم من رو وادار کردند که از یه شیب تند پایین برم تا فرصت داشته باشند دور بشند

درخاتمه باید بگم اگه با دقت به این ماجرا توجه کنیم، چند نتیجه میشه گرفت
اول اینکه اگر احساس کردین مسافرها از قبل باهم آشنا هستند اصلاً مرام کش نشین که آخی بیچاره برای کمک به من وایستاده، نخیر عزیز حتماً برای کمک به خودشونه که وا میستن
دوم اینکه اگه این بنده خدا بلد بود که رمز کارتش رو معکوس بهشون میداد دستگاه پول رو بهشون میداد اما اولاً اعلام سرقتشو به پلیس زنگ میزد و درضمن عکس بی صاحابشون رو هم میگرفت که بعداً شاید به درد آگاهی چیها می خورد
سوم اینکه فقط دعا کنید و سعی کنید در مسیر این جور جانوران قرار نگیرید چون اگر خود بروس لی هم که باشید کاری از دستتون بر نمی آد

بلا نبینید انشاءالله
یا حق

توصیه های یک پلیس برای امنیت شخصی

1- قویترین قسمت بدن شما آرنجتان میباشد...
در صورتیکه به اندازه کافی به شخصی نزدیک هستید که بتوانید از آرنجتان استفاده نمایید این کار را انجام دهید...


2- در صورتیکه دزدی از شما کیف پولتان را خواست، آن را به او تحویل ندهید
کیف را به سمتی دور ترجیحا در حیاط منزل مجاور پرتاب کنید...
ممکن است این شانس وجود داشته باشد که دزد به کیف شما بیش از خود شما علاقه نشان دهد و به سمت کیف برود در این لحظه شما فرار کنید...


3- در صورتیکه شما را داخل صندوق ماشین انداخته اند چراغ های عقب را در آورید...
و دستتان را از سوراخ بیرون برده، دیوانه وار آن را تکان دهید راننده شما را نمیبیند،...
اما سایرین میبینند. این کار جان افرادی را نجات داده است...


4- خانم ها معمولا عادت دارند هنگامیکه پس از خرید یا کار وارد اتومبیل خود می شوند...
در آن بنشینند و کارهای دیگر انجام دهند ممکن است کسی شما را زیر نظر داشته باشد...
و در یک فرصت مناسب از در سمت پیاده رو وارد اتومبیل شده اسلحه یا چاقویی را به طرف شما بگیرد و به شما بگوید که به کجا بروید و حوادث ناگوار بعدی به وقوع بپیوندد.
به محض اینکه وارد خودرو شدید درها را قفل کرده و محل را ترک کنید اگر هنگامیکه سوار خودرو شدید و شخص دیگری نیز در اتومبیل بود و اسلحه ای را به سمت شما نشانه رفت متوقف نشوید تکرار میکنم اتومبیل خود را متوقف نکنید به جای ترمز کردن پای خود را بر روی گاز فشار دهید و با سرعت به چیزی بکوبانید که ماشین خرد شود کمربند ایمنی و یا کیسه هوا جان شما را نجات خواهد داد و اگر دزد دیگری در صندلی عقب نشسته باشد به محض برخورد ماشین با مانع فرار کنید، که فرار کردن بهتر از این است جسد شما را در جایی پیدا کنند...

5- چند نکته هنگام سوار شدن به ماشین در یک پارکینگ مسقف یا سرپوشیده:
حواس خود را جمع کنید. اطراف خود، درون ماشین و صندلی عقب را نگاه کنید، زمین سمت پیاده رو را نگاه کنید اگر ماشین شما در کنار یک ون بزرگ پارک است از در سمت پیاده رو سوار اتومبیل شوید بیشتر قاتل های زنجیره ای قربانیان خود را در حالیکه می خواهند سوار ماشین شوند به داخل ون میکشند
به ماشینی که در سمت خیابان و یا پیاده رو نزدیک ماشین شما پارک است نگاه کنید...
اگر مردی تنها در صندلی ای که نزدیک ماشین شما است نشسته است به عقب برگردید و با یک نگهبان یا پلیس به ماشین خود نزدیک شده و سوار شوید...


6- همیشه از آسانسور به جای پله استفاده نمایید...
راه پله ها مکان هایی ترسناک برای تنها بودن هستند و بخصوص در شب مکان های خوبی برای انجام جنایت و زورگیری می باشند...


7- در صورتیکه شخصی اسلحه دارد و شما از او فاصله بیش از سه متر دارید یقینا بهتر است که بدوید
شخص مهاجم فقط می تواند بدون دقت به شما شلیک کند ...
در حالیکه شما یک هدف متحرک هستید، احتمال اینکه تیر به شما بخورد 4 درصد است...
و همچنین به احتمال زیاد محلی از بدن که مورد اصابت گلوله قرار میگیرد، یکی از اعضای حیاتی بدن شما نیست... ترجیحا به صورت زیک زاگ بدوید...

8- خانم ها معمولا تلاش می کنند که عاطفی و دلسوز و شفیق باشند ...
اینطور زنانه و لطیف که تابحال رفتار داشته اید و با این شرایط خاص متفاوت برخورد کنید...!
برای همه کس اینطور نرم رفتار کردن اشتباه است و دیگر بس است...!!!
این رفتار ملایم ممکن است به شما صدمه زده و یا حتی به کشته شدنتان منجر شود...
رهبر باندی که یک قاتل بود و قتل های زنجیره ای انجام میداد مردی خوش تیب و با سواد بود. از حس شفقت زنان سوء استفاده میکرد با عصایی در دست لنگان لنگان راه میرفت و برای سوار شدن به اتومبیل خود درخواست کمک میکرد...


9- نکته امنیتی دیگر:
شخصی به من گفت که دوستش صدای گریه یک بچه را شب هنگام در راهرو آپارتمان شنیده است...
و بدلیل اینکه دیر وقت بوده به پلیس زنگ زده است... او فکر میکرد که این عجیب است...
پلیس به او گفت: هرکاری که میکنی، در را باز نکن... زن گفت که این مانند صدای یک بچه است که انگاراز پنجره به بیرون خزیده و ممکن است وارد خیابان شود... او نگران بچه است...
پلیس گفت، یکی از واحدهای اعزامی ما در راه است... هر کاری که میکنی، در را باز نکن!...
پلیس به او گفت که آنها فکر میکنند که یک قاتل قتل های زنجیره ای صدای یک بچه را ضبط کرده است و با استفاده از آن زنان را با فکر اینکه کسی یک بچه آنجا گذارده است به بیرون از خانه میکشاند...
او گفت که آنها هنوز این موضوع را تایید نکرده اند. اما تعداد زیادی خانم تماس گرفته و میگویند هنگامیکه شب هنگام در خانه تنها بوده اند، صدای گریه یک بچه را از بیرون در میشنوند...


10- اگر صدای چکه آب از شیرهای بیرون خانه در نیمه شب شنیدید...
هرگز از منزل خارج نشوید و با تماس، از همسایه های خود کمک بگیرید...

ارسال این متن به دوستانتان می تواند روشنگر آنها باشد و از خطرات بالقوه رهایی یابند



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، 

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، 

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

2731
عزیزم من شنیدم که اون دومی درست نیست(برعکس دادن رمز) توی شبکه 1 حدودا 2 ماهه پیش از نیروی انتظامی دعوت کرده بودن و گفت توی ایران این کار نشده ویه سری دلایل آورد که شدنی نیست..

بعد هم بگم اضاع خیلی وقت خرایه...از نمونه این اتفاق سال 84 برای یکی از داداشام و سال 88 برای اون یکی داداشم افتاد که خوشبختانه دومی رو 10 دقیقه بعد توی اتوبان دستگیر کردن
چه خطرناک!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام عزیزان با فروش انواع کتابهای درسی،کمک درسی،کودک، تخصصی و...با ۲۰ درصد تخفیف در خدمتتون هستم.لطفا هر درخواستی که دارید توی تاپیکم  اعلام کنید در مورد کتابهای درسی سال و رشته تون رو بفرمایید.✨🌱
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حسابداری

jzssajl | 20 ثانیه پیش

حاجترواییی

asryui | 38 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز