بچه ام چهار ماهشه و هفته قبل واکسنش رو زدیم.توی این مدت سعی کردم از پس همه کارها بربیام.مادر خودم فوت کرده و مادرشوهرم دو هفته بعد زایمان منو پیش خودش نگه داشت که لطف کرد ولی آدم واقعا توی اون خونه پیش پدرشوهر و برادر شوهر راحت نیست.خصوصا که بچه من خیلی سخت سینه را گرفت و خیلی باهاش کلنجار رفتم و پدرم دراومد.کلا هم نمیخوام خیلی ازشون کمک بگیرم چون اخلاق های خاصی دارن که من و شوهرم خیلی باهاشون نمیجوشیم.بعد از مشکلات سینه گرفتنش،زردی شدید پیدا کرد و بعدشم که حساسیت به پروتئین گاوی داشت و هربار پوشکش رو عوض میکردم اعصاب و روانم داغون میشد.حالا که همه اینها تموم شدن عصبی شدم و حس میکنم تحملم خیلی کم شده.البته شوهرم هم میگه اونم همینطور شده.حالا خواستم ببینم طبیعیه این حالت ها؟کی درست میشه؟
هر طور دوست داری زندگی کن و بگذار بقیه هر طور دوست دارند زندگی کنند.