2733
2734
عنوان

مادرشوهرم اعصابمو ریخت ب هم

146 بازدید | 3 پست

اومدن خونه گرفتن تو شهر ما دختراشم اورده دختر بزرگش بهونه اورده کمرم درد میکنه نمیتونم کمک کنم فقط میخوابه برا تمیزکاری نمیاد کوچیکه هم میاد فقط میشینه حالا گفتن فردا برم کمکش برای تمیزکاری پدرشوهرم زنگ زده ب شوهرم کلی منتش کرده ک همه مادرتو کمک میکنن شما اخر سر میرین

گفتم فردا ظهر با شوهرم میام شوهرم گفته باید زودتر بیای کمک کنی

سری قبل یجوری در رفتم کمک نکردم این بار دیگ باید برم

باشگاه دارم هزار تا کار دارم اسیر شدم

میگم حالا بیام نهایتا کارای سبک میکنم ک توقعم نداشته باشن ازمون



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نهار یا شام ببر دیر برو بگو غذا درست کردم

دوسه تا بوفه بچین چندتا مبل رو بگو شوهرت برداره خود به خود میگن نیا 

یه چیزی هم بشکن  

لطفا اگه نظرتون مخالف منه ریپ نزنید بذارید اسی خودش جواب بده .من دلسوزی یا تجربه یا هر حرفی میزنم برای اسی هست .حوصله ی قانع شدن قانع کردن شما رو ندارم .چون آخرش دعواست .
2731
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687