2752
2734
عنوان

یه خاطره زجرآور تو کودکی

483 بازدید | 35 پست

تا حالا شده یهو یاد یه خاطره تو کودکی تون بیوفتین و نتونین جلو گریتونو بگیرین؟

من امشب ناخودآگاه یاد یه روز تو ۸ سالگیم افتادم،چیزی که تو ذهنمه داشتم تو مرتب کردن کمد به مامانم کمک میکردم،بعد یه چیزی گفتم که مامانم ناراحت شد،یه چیز خیلی ساده،گفتم چرا داری لباسهای منو می‌ذاری اون زیر یهو برگشتم محکم زد تو گوشم😥😥

امشب الکی الکی این صحنه داره تو ذهنم تکرار میشه ،همش میگم چه جوری دلش اومد من فقط ۸سالم بود 😥

اگه کسی هست که روانشناسی خونده یا می‌دونه چه جوری میشه از شر این خاطرات راحت شد بهم کمک کنه.

به این فکر کن که مادرت از جای دیگه تحت فشار بوده و توانایی کنترل خشم‌نداشته زده تو گوشت 


بی مادر بزرگ شدم ولی قوی شدم و مستقل😥خوشحالم که دختر ندارم که روزهایی که من کشیدمو اون‌نکشه... پسر خوبه 😊 مثل باباش بشه غم نداره تو دنیا بی خیال و دلخوش. 😊من حتی وقتی نظر مخالف میدم از رو دلسوزی و خواهرانه است پس از دستم ناراحت نشین شماها خواهرای مجازی منید
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



۴سالم بود،داشتم گریه میکردم که نیخام با دوستان بازی کنم،بابام خیلی جدی داشت منو مینداخت پایین از تو بالکن،هیچوقت اون ترس یادم تمیره،اون ارتفاع،اون خسی که داشتم،حتی رنگ لباسمو یادمه،همچیو یادمه،اگه همسایمون ندیده بودم،الآن اینجا نبودم....

دیگه هیچی واسم مهم نیس...
2731

زیادی شلوغش نکن منم تا قبل اینکه مادر بشم میگفتم چرا مادرم رفتارای غلط داشته اذیت شدم الان خودم مادرم تازه مادرمو درک میکنم ببین بعضی وقتا بچه آنقدر سرتقی میکنه تو دیگه اعصابت نمیکشه دلت میخواد بزنیش تا ساکت بشه فقط


وزن اولیه:۸۰/۶۰۰  هدف اول:۷۵🔓هدف دوم:۷۰🔒هدف سوم:۶۵🔒 هدف چهارم:۶۰🔒 

من یه مدت کارم همین بود 😢

همین الانم یادم افتاد دارم بغض میکنم که بابام جلوی چشم من انقدر سر داداشمو زد به میز تلویزیون که سرش شکست الهی بمیرم چقدر داداشم درد کشید تا سرش شکست و ولش کرد 😭

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
به این فکر کن که مادرت از جای دیگه تحت فشار بوده و توانایی کنترل خشم‌نداشته زده تو گوشت 

من که عاشق مامانمم ، یه روز نبینمش یا صداشو نشنوم داغون میشم ، به نظرم اینکه آدم خاطرات تلخ گذشته رو کنکاش می‌کنه یه مشکل روانی یا نشونه افسردگیه ، وگرنه اتفاقات تلخ و شیرین تو بچگی همه اتفاق افتاده

زیادی شلوغش نکن منم تا قبل اینکه مادر بشم میگفتم چرا مادرم رفتارای غلط داشته اذیت شدم الان خودم مادر ...

دقیقا منم مثل شما

تا مجرد بودم از یادم نمیرفت که چرا مامانم منو زده.

اما الان که مادر شدم.به مامانم گفتم حقم بوده خوب کاری کردی😁چون خودشو سرزنش میکنه که چرا زدمت

💠روایت شده از امام صادق علیه السلام که رسول خدا فرمودند : خدای تبارک و تعالی میفرمایند: هیچ بنده گنهکاری را وارد بهشت نمیکنم ، مگر اینکه اورا به مرض و بیماری مبتلا میکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر گناهانش با آن بیماری پاک نشد و زیادتر از آن بود ، کسی را بر او مسلط میکنم که بر او ظلم کند تا کفاره گناهانش باشد، رزق و روزی اش را کم میکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر این نیز برای کفاره گناهانش کافی نبود جان گرفتن او را سخت میکنم و یا در قبر بر او سخت میگیرم تا وقتی که بدون هیچ گناهی نزد من آید و اورا وارد بهشت کنم ، و اما کسی را که میخواهم وارد جهنم کنم ، او را صحیح و سالم میگذارم ، و رزق و روزی اش را زیاد مى کنم و جان دادن او را آسان می گردانم تا وقتیکه نزد من آید ، هیچ حسنه ای نداشته باشد ودر همان وقت او را وارد جهنم کنم✨
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز