من ۱۶ سالمه ....
از دوستای صمیمیم دارم ضربه میخورم
از عشقم جدا شدم کسی ک باهاش بزرگ شدم...
خانواده منو فقط بخاطر درس میخان
دوستام .. خانواده ... فامیل .. همههههه جوری رفتار میکنن انگار اضافه ام ...
تو این سن حساس دارم پیر میشم تنها تنهااا
شبا رو بالشت گريه میکنم
زیر دوش حموم اشکام با آب دوش قاطی میشه...
تو مدرسه اشک تو چشام جمع میشه همه میگن چته ... هیچی نمیگن وا نمیدممم .....
اما داغونه داغونممم تنهای تنها هیچکیو ندارم منو بخاطر خودم بخواد ...
یکیو داشتم اونم رف...
روز تولدم نزدیکه .. هیچکی براش مهم نیس و مطمعنا هیچکی حتی ی تبریک بهم نمیگه واسه تولد دوستام بهترین کادو گرفتم و ذوق و شوق اما برای من هیچکی حتی تبریک نمیگه ..
کسیو ندارم ک برام کادو بخره تبریک بگه براش ذوق کنم برای بودنش برای کادوش ......
خلاصههههه من خیلی داغون تر از تو