امروز بعد از کلی جون کندن تونستم فوتسال ثبت نام کنم ولی لباس نداشتم😑با لباس خونگی رفتم روم نشد برم توی زمین با این لباسا...الکی ب مربیه گفتم خون دماغ شدم بگو بابام بیاد
اعتمادبنفسم صفرههههه دیگه خستم از کارام و خودم
چرا پدرمادرم اینطورن؟
نمیتونی بمونی و ببازی، باید بری و یه گوشه ای دنیاتو بسازی،میرسم به فردا من،مال منن رویاهام👥
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
صب تا ظهر سرکار اعصاب درست حسابی ام نداره میاد سر من فقط من خالی میکنه بعدم ظهر تا شب دوباره سرش تو گوشیه اصن ب من فکر نمیکنه نمیگه دختری داره یا نه هر دفعه باش صحبت کردم یا جنگ درست کرد یا ی لحظه خوب بود لحظه ی بعد از یادش رفت
نمیتونی بمونی و ببازی، باید بری و یه گوشه ای دنیاتو بسازی،میرسم به فردا من،مال منن رویاهام👥