7سال پیش ؛3سال میشد ک هر روز صلوات خاصه امام رضا میخوندمو همه اقوام و دوستام میدونستن چقدر دلم میخوادبرم
واقعا تلاش میکردم ولی نمیشد
ی بار پول بزرگی دستمون اومد خانوادم زنگ زدن گفتن دم راه میری بلیط واسه هممون بگیر ک این دفعه ب امید خدا میریم
تا خواستم مسیر یه ساعتی ب دفتر هواپیمایی برم ؛ی اس ام اومد ک چ چیزی زیاد تر از بلیطمون باید بابت خونه ک داشتن برامون میساختن بدیم ک حتی طلا فروختیمروی اون پول گذاشتیم و دادیم برا خونه
بار بعد رفتیم تو بلیط فروشی خانمه گفت 7روز دیگه مونده تا پرواز بذارید چند روز دیگه رزف کنید ارزونتر میشه ... من گفتم نه!!!!!!!
ما هر بار خواستیم بریم ول شده .... لطفا بلیط اوکی کن
بلیط خریدیم و رو قلبم گذاشتمش وشب تا صبح خوشحال بودم .... صبح خانوادم زنگ زدن ک از محل کار به مدت 10روز باید بریم ی جزیزه .... فکر کن ! رفتیم کنسل کردیم
دیگه همه باورشون شُد من میگفتم آرزومه برم امام رضا . تلاشم میکنم ولی نمیشه !
خیلی حس بدی ببود .
ولی چند وقت بعد طلبید و رفتیم .... ب این باور رسیدم رفتن حرم ؛طلبیدن میخواد فقط .... نه پول نه موقعیت