2733
2734

تو شهرتون قبلا یه آقایی رییس پلیس راهور بود ،که باشوهرم دوست بود بعد ارتقا درجه گرفت رف فرمانده نمی‌دونم چی مشهدشد .بعد الان قراره بیاد دوباره فرماندار شهر خودمون بشه .دیشب به شوهرم گفته بود که فردا هستین ؟مافک کردیم فقط مث قبل میاد مغازه شوهرمو می‌ره ولی شوهرم گف که بنده خدا خیییلی اصرارمیکنه بیاین مشهدخونمون منم گفتم توهم دعوتش کن بیاد خونمون .بعدمن تاظهرداشتم روتختیمو اینارومشستم گفتم اگه یه درصد شب بیان خونمون تمیزباشه خونه هم ریخت و پاااشش😐😐یهو ساعت دوازده ظهر شوهرم زنگ زد که یکساعت دیگه میان😐😐😟😟باورم نمیشد نمی‌فهمیدم نهاربپزم یا خونه رو مرتب کنم .تخت بی روتختیمو چه کنم؟بچمم وسط خونه براخودش می‌چرخید اصن نگم براتون 


استادتغییرباش ن قربانی تقدیر

واییییی

خدایا رضامو به خودت میسپرم مراقبش باش❤️🥺     رضا همه کس منه خدا جونم ازم نگیریش ی وقت 🥲💕رضا قشنگ ترین اتفاق زندگی منه خراب نکنی خدا جونم.بحث داریما ولی نباشه میمیرم.با خوشحالیش خوشحالم با ناراحتیش ناراحتم با صداش زندگی میکنم با بغلش اروم میشم کلا بغلش حس خیلی خوبی دارهههه 🥰🤗       خدایا خودت برام نگهش دار 💋💕                                            اندر دل ما تویی نگارا😘🙃                                   ۱۴۰۲/۷/۲۱

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

نگم براتون عین مرغ شرمنده دورخودم می‌گشتم .وسیله پذیراییم نبود توخونه .مرغم نداشتیم بپزم زودبشه بغدشوهرم میگف نه مرغ زشته گوشت گوسفندبپز گفتم آخه الان مگه میپزه؟؟؟سرکوچمون یه سوپری بود توکاغذنپشتم دخترم بره آجیل و شکلات بگیره شکلات اوردگف آجیل نداشته .میومم کم بود .خلاصه عین فنر تند تند خونه جارو برقی زدم .شانسم که دیروز حیاط. شسته بودم با سرویسا رو تیرک زده بودم خیالم ازونا راحت بود بعد نیم ساعت شوهرم اومد غذا چلو گوشت گرفته بود با میوه و اینا بعدمن رفتم حاظربشم شوهرم میوه ها چیده بود همون‌جوری کثیف 😐

استادتغییرباش ن قربانی تقدیر
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   بهاران7979  |  19 ساعت پیش
توسط   _khab_  |  7 ساعت پیش