چرا واقعا مثلا تا قبله ازدواج مادره هیچی براش اهمیتی نداره بر میگرده میگه وای پاشو برو بیرون خونه نبینمت
برو با دوستات بگرد و خوش باش خونه زیاد افتابی نشو ، یا پسرش مریض میشه اصلا زیاد براش اهمیتی نداره
ولی همون پسرش تا ازدواج میکنه
بر میگرده میگه وای مادر مریض شدی الان برات سوپ درست میکنم
یا مثلا میگه + دارین میرین بیرون؟! واس چی میرین بیرون ؟ منم ببرین 😌
پسرم منو نمیبری خواهرتو با خودتون ببرین
شمام همین فکرو میکنید😐💔