دوستم تعریف می کرد
یکی از فامیلاشون خانم یه دوست داشته همچی به دوستش می گفته می گفته که با شوهرم دعوا کردم اینجوریه وووووو
بعد ها به زور شوهرش طلاق می ده یه دخترم داشته می گه زنه می گفته اگه کسی دوست داری برو پیششش ولی طلاقم نده ولی مرده طلاقش میده بعد چند مدت می بینه با دوست صمینیش که همچی بهش می گفته ازدواج کرده سر دختره هم نامادری میاد
کلا دیگه نمیشه به کسی اعتماد کرد
از این اتفاق ها زیاد می افته. ی ادم سرو ساده میتونه ب دوست اعتماد کنه
ضربه سادگیش خورد
اونی که زیاد بهت نزدیکه همیشه ازش بترس
تجربه خیلیامونه🙂اونی ک بیشتر از همه چیز خبر داره و نزدیکمونه آخرش ضرر میزنه بهمون
وگرنه اونی ک حس می‌کنیم دشمنمونه. از کجا می‌دونه چی تو زندگیمون میگذره؟؟
امان از کسی ک هعی دورت میگرده و میچسبه بهت
دوستش آدم کثیفی بوده که با شوهر دوستش ازدواج کرده و زندگی دوستشو خراب کرده.
سنم که کم بود با یکی آشنا شدم اولین رابطه بود
به دوستم که همسن پسره بود گفتم امتحانش کمه و صلاحیتش رو تایید کنه
هیچی بعدا فهمیدم پسره رفته خواستگاری دوستم😐
یاد سریال هندی خیانت در عشق افتادم رفاقت و صمیمیت بیش از حد با دوستان بعد از ازدواج چ برا خانوم چ‌برا آقا سمه
می گفت می گفته همسرم باهم سرد شه نمی دونم چرا فکر کنم یه زنی دوسته بعد این زنه می رفته به مرده می گفته
از این داستانا زیاده همه جا تعجب نکردم😐
متاسفم براشون واقعا کاش به همجنس خودشون رحم کنن حداقل به رفیقشون
اره دیگه نمیشه ب کسی اعتماد مرد جاری منم پیشه ی همسایه مادر شوهرم ک بیوه بود از شوهرش تعریف میکرد ک هر شب ازم.. ر ا ب ط ه میخاد دیگه نمیدونم چی شد جاریم با شوهرش سر چی دعواشون شد قهر کرد رفت خونه باباش دیگه بر نگشت بد ۶ماه ک جاریم قهر کرده بود ما فهمیدیم برادر شوهرم با اون همسایه مادر شوهرم ر ا ب ط ه داره.... الان ۴ ساله رفته دیگه کارای اخر طلاقشون انجام میدن
