🙇🙇🙇🙇
من پسرمو بعد از کلی درمان ناباروری بعد دو تا سقط دو تا بدنیا اومدن خاک کردم شوهرم نذاشته برم دکتر گفت خدا ب ما بچه نمیده دیکه حق نداری بری دکتر
منم ول کردم و درمان رو
درست روز شهادت امام رضا گفتم یا امام رضا یه بچه بهم بده بدون دوا درمون بهم بمونه
همون روزا مثبت شدم دوهفه ب ولادتش سید علیرضای من اومد تو بغلم
نا امیدنباش من درست تو اوج نا امیدی با کلی سیسمونی دخترونه پسرونه با یه اتاق دربسته دوتا قبر بی نشون با افسردگی و با زخم زبونایی ک جگرمو سوزوند میگفتن بچه هاشو خودش میکشه تو سن 24 سالگی پیر شدم ولی خدا رو شکر الان دارمش
بذار از امتحان خدا سربلند بیرون بیای