2733
2734
عنوان

عاشق شهرای شمالی ام

349 بازدید | 71 پست
ارزومه یک روزی بیام شمال زندگی کنم حتی تو روستاهاش ولی شوهرم مخالفه عجیب عاشق شمالم اونا ک شمالی ان بیان از خوبیا و بدیای زندگی تو شمال بگن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

اندازه من که نیستی سه سال رفتم تنهایی موندم اونجا ورشکست شدم برگشتم خخخخخ الانم واقعا دلم پر میکشه بوی سبزه و آب میاد چشام پر میشه
 لطفا این تاپیک رو‌مطالعه بفرمایید:من برای اقدام آماده ام یعنی چه؟
سلام منم شمالم و خیلی دوسش دارم. گیلان
همه ی طبیعتشو هواشو دوس دارم
اینکه بعد از طهرا بعد از دانشگاه تو راه خونه بارون باشه و منم یه دستم چتر و با یه دست دیکه م برم از اون مغازه نون فانتزیه که سر راهمه یه کلوچه داغ بخرم تو راه بخورم
اینکه تابستون بشه و تو جاده از بوی خوش برنجای مزارع مست بشمهمه جا یکدست طلاییه
اینکه برم لب دریا بشینم رو نیمکت و به موجها خیره بشم
یا وقتی میزم خونه مادربزرگم تو اون حیاط بزرگ فقط قدم بزنم و قدم بزنم و هوای تازه استشمام کنم
تو بهار تا چشم کار میکنه همه ی جاده رنگ قشنگ سبززززززززز مثل یه تابلوی نقاشی

اخرای بهار برم زیر درختای گوحه سبز و چندتا شو بچینم پای درخت بخورم چشام از شدت ترشیش دربیاد
الانم تو این فصل اویزون ساخه های درخت نارنجش بشم
اینکه خانوادگی بریم تو ییلاقات و چادر بزنیم و کباب و اهنگ و هندوانه و.....بعدشم از بره ها عکس بگیزم خخخخخ

وقتی میرم خونه مادر بزرگم گاهی اتیش روشن میکنیم زیرش سیب زمینی میندازیم و دور اتیش میشینیم و حسابی بوی دود میگیریم



پاییز قشنگشم که کافیه از شهر بری بیرون تو دل طبیعت انکار پرت شدی وسط یه جعبه مداد رنگی درختا همه زرد و نارنجی و قرمز و ... حیفت میاد عکس نگیری

یه فسنجون با یه وجب روغن با گوشت اردک و سیر ترشی تو یه روز بارونی

تابستونا همه جمع میشدیم انارا و الوچه ها رو میچیدیم وسط حیاط اتیش روشن میکردیم و یع دیگ بزرگ و پختن رب الوچه و رب انار و ما بچه ها هم منتظر بودیم دیگه خالی شه تهشو هی با انگشت ناخنک بزنیم😂 من اینجارو با همه ی خوبیا و بدیاش دوست دارم
❌لطفابخاطر طولانی بودن نام کاربریم ریپلای نکنید
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   aaarammm  |  12 ساعت پیش
توسط   اکبر_۲۰۰۰  |  11 ساعت پیش
توسط   نگاارم  |  11 ساعت پیش