سلام خوبین خانوما
چن روز پیش تولد نوه دختر عمه مامانم بود.باهم رفتو آمد داریم باخود دخترعمه نه عروسش
بعد این زنگ میزنه ب مامان بزرگم مامانمو دعوت میکنه ازمن چیزی نمیگه.منم گفتم خب حتما من دعوت نیستم دیگه تولد دختر عروسشه.منم باشم دخترِدختردایی مادرشوهرمو دعوت نمیکنم.
ولی دختر خالم ک همسنیم وکلا از بچگی باهم بزرگ شدیم میره تولد
یعنی اون مادرشوهره ب خالم زنگ میزنه خالمو دعوت کنه خالم میپرسه ب دخترمم بگم؟یعنی خودش سوال میکنه اونم میگه آره بگو.(من همچنان فک میکردم مجبوری گفته بگو ونمیتونسته بگه ن نیاد که)
بعد میگذره تادیروز یکی از فامیلای دوووورمون فوت میکنه این خانومه هم میره مامانمو میبینه میگه چرا همه هستن دختر تونیست .دختر توبی احترامه که نمیاد تولد نوه منم نیومد
درصورتی ک من بچه کوچیک دارم کسی نیست نگهش داره و فامیلمونم خیییلی دوره.من اصلا ندیده بودمش
الان از دیروزه فکرم مشغولشه ک نکنه من از آدم بدورم و راس میگن وبی احترامم واینا
مطمئنم ببینه منو میگع اینارو تو روم.چی بگم درجوابش؟؟؟؟؟