سلام
مامانم یه زن خرابه هست اولین بار وقتی کلاس ها مجازی شد فهمیدم با چندین و چند مرد در ارتباط هست خیلی ترسیدم حالم بد شد عصبی شدم باورم نمیشد مادرم ساعت ۷ میمود خونه میگفت سر کار بودم خستم بعد یه دفعه تو گوشیش دیدم به مرده گفته ساعت ۳ میبینمت داغون شدم
من تک فرزندم و نصف بچگیم تنهایی گذشت افسرده شده بودم خیلی حالم بد بود مامانم به بهانه کار میرفت اونجا و منو تنها میزاشت این چند سال که واقعیت فهمیدم حتی بیشتر عصبی شدم
بابام یه مرد بد دهن و زد اخلاق خیلی وقته به خاطر کاراش دوستش ندارم به مامانم خیانت کرد دو بار ولی فقط دو سه بار ولی مادرم با هزار نفر یه خراب واقعی با راننده تاکسی با همه بعد ببینید میگی چه خانم ماهی مامانم بهم یاد داد واقعا هیچکس از رو ظاهرش قضاوت نکنم پشت یه زن خانم میتونه یه عوضی باشه حتی یه بار گفت برو تو اتاق و رفتم با مرد غریبه تو پذیرایی ازش بدم میاد داره حالم بهم میخوره میترسم همش میترسم شبیه اون شم
بعد از روزی میترسم که بابا بفهمه زن عموم این کار کرد ولی یه بار بابا رفت زدش به عموم توهین کرد خانواده شوند پاشید میترسم از روزی که کارماش سرمون بیاد من دو سال دیگه کنکور دارم نمیخوام شر این اتفاق چیزی بشه تازه زن عمو فقط با یکی بود مادر من با هزار نفر عکس هم میفرسته هر دفعه هم یکی جدید پیدا میکنم به خدا مامانم با این کاراش منو از نماز زده کرد هزار تر غلط میکنه بعد نماز میخونه بعد ادعای با کلاسی داره
لطفاً بگید باهاش حرف بزنم بهش بگم میدونم چه اشغالی هستی ؟ بهش بگم این بازی دیگه تمومش کن ؟ قبل از اینکه زندگی منو و خودتو نابود کنی ؟ قبل اینکه بابا بفهمه ، خانواده اش خانواده ات بفهمن ، قبل از اینکه کسی به خاطر خرابی تو نیاد خواستکاری قبل از اینکه سر این دعوا ها کنکورم خراب شده .
لطفاً بگید من واقعا از کارما میترسم میترسم توان کارهای مامان و بابام من پس بدم