شوهرم آدم عوضی هستش با کاا ورفتاراش پیرم کرده هیچ ذوق و شوقی واسه زندگی برام نمونده افسردم از خونه بیرون نمیرم ی عوضی بددهن دروغگو ک دست بزن هم داره هیچ احترامی بهم نمیذاره بشدت وابسته خانوادشه ی ذره هم دوسم نداریچه فقط شبا ولم نمیکنه ازش متنفری شدم بازهم شب ک میشه میاد کنارم وقتی نزدیکم میشه دلم میخواد بالا بیارم اونقدر ازش متنفرشدم زندگیمو جهنم کرده من ی دختر شاد و پر انرژی بودم الان حتی ی لبخند ب زور میزنم