سال ۱۳۹۸ پدربزرگم فوت شد
یه ماه بعدش شوهر خاله ام تصادف بدی کرد که بعد ۴سال نه حرف میزنه نه راه میره هیچی عین یه گیاه زندگی میکنه
بعد اون بابام تو کمرش یچیز در اومده بود ک عمل کرد باز
دوباره بعد اون بابام کسی که روزانه چندین کیلومتر راه میرفت نه سیگار کشیده نه قلیون کشیده نه نوشیدنی الکلی هیچی رگ قلبش گرفت عمل قلب باز کرد
مامانبزرگم از پله ها سرخورد افتاد دستش رو تا الان که الانه نمیتونه بیاره بالا
دوماه بعدش داداشم یه بیماری عفونی گرفت و فوت کرد
خالم تو ۳۷ سالگی رگ قلبش گرفت آنژو کرد
بابام از کار بیکار شد بابام همزمان سه تا کار داشت
این تموم شد
امسال بابام انگشت پاش قطع شد
الان هم چشمش خونریزی کرد به علاوه خونریزی آب مروارید هم داشت الان عمل کرده
یعنی بخوام بگم وضع مالیمون خیلی بهتر شده بود
اما الان نه تنها هیچ پیشرفتی نمیکنیم هرروز داره اوضاع بدتر از دیروز میشه موندم چرا اینهمه اتفاق بد موندم واقا چرا اینجوری میشه همه چیز داره بهم میریزه