تا ابد هم که بخوانند همه مرثیه ات
باز هم روضه ی ناخوانده به عالَم داری.....
بسم رب الحسین
باز هم شب جمعه و شب زیارتی ارباب بی کفن
آقایی که این روزها در حال حرکت به سمت کربلاست
آقایی که هربار خواهرش دل تنگش میشه، پرده ناقه رو کنار میزنه و قد و قامت حسینش رو میبینه
علیِ اکبر حسینش،
عباسش،
عون و محمدش
همه دور و برش هستن...
اما تا چند هفته دیگه، این خواهر وقتی میخواد سوار اسب بشه، دیگه هیچ محرمی نیست که کمکش کنه.....
دست به سینه و رو به کربلا
سه بار به آقایِ غریب کربلا سلام بدیم که جواب سلام واجبه و معصوم، قطعا به واجبات عمل میکنه
سلام کنیم و مطمئن باشیم که آقا جواب سلاممون رو میدن.
خیلی درها رو زدیم، خیلی جاها رفتیم، اما به بن بست خوردیم
امشب، یه ساعت، فقط یه ساعت بریم در خونه امام حسین
بریم و در خونه آقا رو بزنیم که
ترسم شفاعت کند از قاتل خویش
از بس که کرم دارد و آقاست حسین.....
خدایا
به دل مضطر و نگران عمه سادات
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج