2733
2734
عنوان

از رفتار زن برادرم حسابی ناراحتم

1475 بازدید | 72 پست

دیشب یلدایی همه خونه مامانم بودیم سه چهار روز بود من و مامانم داشتیم تدارک می‌دیدیم 

وقتی همه دور هم بودیم یه سری بیرون زیر کرسی ما خانما هم تو سالن یه ۳۰ تا مهمون داشتیم ، کو چولوی منم همش میخواست چهار دست و پا راه بره تو گیر و دارمهمونی و پذیرایی و استرس واسه این که پسرم یه چیز از رو زمین نخوره 

دیدم زن برادر کوچیکه داره واسه بزرگه شکایت میکنه از شوهرش و غیبت ما رو میکنه 

کاش حرف حق میزد حسابی دلمو شکوند 

الان میگم چی میگفتن

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

چی گفت

قانون جذب میگه: اگه چیزی رو با تموم وجودت بخوای و از صمیم قلب ایمان داشته باشی که بهش میرسی‌..تمام کائنات و نظم هستی جوری رقم میخوره که تو به اون برسی! پس واسه چیزای که دوسشون داری کارت دعوت بفرست.
2728

زاویه دید ادما باهم متفاوته کاش درک میکردیم

رفتاری از شما دیده ک کاملا عادی بوده ولی. برداشتش جور دیگ بوده

یه وکیلی میگفت:یه چیزی میگم اویزه گوشتون کنید،شصت سال وکالت انجام دادم...تمام شکایات بین کسانی بود،که به همدیگه اعتماد داشتند...

زن برادر کوچیکم میگفت که برادر من بهش گفته ملحفه ها نخی نیستن بیا عوض کنیم حالا اون عصبانی بود که چرا نخی ان و مادر شوهرمون یعنی مامان من گفته اینا نخ نیستن 

بعد هم گفت خودش یعنی برادرم وقت عروسی یه دست لباس حسابی نیاورده حالا از من ایراد میگیره 

در صورتی که این طور نیست خدایی

2738
زن برادر کوچیکم میگفت که برادر من بهش گفته ملحفه ها نخی نیستن بیا عوض کنیم حالا اون عصبانی بود که چر ...

دختر بیخیال تو ام احتمالا گاهی از مادرشوهرت گلا مند میشی از شوهرت گله مند میشی ب ابجیت یا دوستت میگی عروتون هم همینطور

ناراحت نشو

یه وکیلی میگفت:یه چیزی میگم اویزه گوشتون کنید،شصت سال وکالت انجام دادم...تمام شکایات بین کسانی بود،که به همدیگه اعتماد داشتند...

لباسای برادرم رو من خریدم چند دست همه ی لباس زیرا هم از نیکو تن پوش 

پیراهن از  تن درست 

پیرهن و شلوار هم گشتم جنس خوب گرفتم 

موقع ازدواج برادرم هم خونه داشت تازه ساخت هم ماشین 

خرید وسایل شخصی اش هم به زن برادرم کارت دادیم که به سلیقه خودش خرید کنه 

خیلی ناراحتم میگم همیشه احترامش کردیم 

از وقتی بارداره تا الان که گل دخترش دو سال ونیم نمی‌گذارم کار کنه میگم خودت خونه کارت زیاده 

کاش توی ناراحتی هامون انصاف داشته باشیم

کاش وقتی جایی مهمونیم و میزبان  واسه این که بهمون خوش بگذره صبح تا الان داره آشپزی میکنه حرمت صاحب خونه رو حفظ کنیم حداقل تو خونش غیبت نکنیم 

کاش اگه عصبانی هستیم انصاف را رعایت کنیم 

یادمه چند روز تو خیابونا دنبال لباس میگشتم که هدیه کنم چون برادرم فرصت نداشت بره خرید 

بااین که شرایط مالی ام خوب نبود گفتم بذار به دل برادرم باشم 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز