از تحقیر از نداری از کتک خوردن از کم بودن. از نداشتن خونواده درست درمون شوهرم عذابم میده، روزی هزار بار بهم میگه از زندگیم گم شد بیرون نگه نداشتنت، فقط موقع رابطه خوب یادش میاد از گوشم بالاتر حرف بزنم کارم تمومه، انقد امشب کتکم زده جا سالم نداره بدنم درد دارم، هر طرف میشم درد میگیره نمیتونم بخوابم، خسته شدم از زندگی خدا انگار منو آفریده ک زجر بکشم نگا کنه کیف کنه، دیگ خستم دیگ نمیتونم