سلام خونمون دوطبقه هست یه در به ساختمان داره یه در به حیاط بعد شوهرم کلید حیاط وبه برادر شوهرم داده چون که ماشین سنگین دارن وسایل ها میزارن داخل حیاط بیاد برداره بعد خونه واسه ما هست طبقه ی بالا رو که ساخت شوهرم اونا خونه اجاره ای بودن دیگه شوهرم گفت بیان اینجا الان نزدیک چهار ساله اومدن مثلن من میرم بیرون جاریم میاد توحیاط وقتی میام میبینم دمپایی ها جفت شده تمیز کاری واینا میکنه به تمیز کاری علاقه داره بعد دیدم حیاط میشوره فک کنم بچه هاش اب بازی هم میکنن بهش نمیاد ادم بدی.باشه اخلاقشو واینا خوبه باهم خوبم هستیم ولی ذهنمو درگیر میکنه تا میرم میاد تو حیاط در حالمون قفل میکنم ولی تاحالا شده یهو یادم رفته باشه در حال قفل کنم بعد میگم نکنه بیاد تو خونه بلاخره حریم خصوصی و... بعد تاحالا هرچی خرت وپرت میزارم توحیاط هم برمیداره میریزه دور مثلن چند روز پیش اومدم ماشین تمیز کنم چندتا اشغال بود برداشتم ریختم تو پلاستیک دیرم بود کلاه پسرمم داخل ماشین انداختم داخل پلاستیک اشغالا گذاشتم داخل حیاط بعد بردارم وقتی اومدم انداخته بود دور تاحالا چند تا این مورد ها پیش اومده یکبارم بهش گفتم گفت من نیومدم یکبار دیگه هم شوهرم یخورده کارتن اورده بود میخاست بعد بفروشه زیاد بود همشو ریخته بود دور بعد شوهرمم که بهش گفته بودگفت ن من نیومدم بعد یمدت میرفتم بیرون در حیاط کلون شو میزدم شوهرم میگه واسه سرگرمی میاد چیکارش داری گناه داره من خودمم دیگه چیزی نمیگم میگم حتمن حوصلش سرمیره میاد الانم یه بچه ی جدید گیرشون اومده یه هفته هست بدنیا اومده گفتم دیگه بچه بدنیا اومده نمیاد ولی باز تا رفتم بیرون اومد واسم عجیب بود چجوری بچه ی نوزادو ول کرده اومده اخه حیاط ما چیزی نداره سیمانی هم هست ن تابی چیزی هم نداره رومم نمیشه چیزی بگم میگم بلاخره دوسه سال دیگه میرن کدورتی پیش نیاد بنظر شما فقط واسه سرگرمی میاد تو حیاط یا دلیل دیگه هم میتونه داشته باشه
ببخشید خیلی طولانی شد
