بچها قلبم تیکه تیکه س بخاطر اشکایی که ریختم تا آخر بخون
بچها من خیلی بدبختم یعنی خیلیا
الان صدای همسایه اومد جیغ وداد میکرد شوهر عوضیم میگه
شاید طبقه بالایی(یه مرد هیز)رفته خونه اون زنه اونم هم سن منه تقریبا
بچها شوهرم یبار میاد میگه همون خانمه مادرش هروز میاد اینجا
یبار میگه شوهرش هفته یی یبار میاد خونش
یبار میگه بچه دارن
بچها شما جای من کفرتون در نمیاد یکی انقد از همسایه امار داشته باشه
دفعه ی اولش نیس
یبار مستجر اومده بود توساختمون که مادرشوهر مستجرو مادرشوهرم میشناخت بعد که داشتن صحبت میکردن برگشتع به مادرشوهرم میگه اون خانمه کیه یبار نه دوبار نه صدبار
