خودمون دوتا که زیاد باهم صمیمی و مچ نیستیم
من دوتا بچه دارم ایشون یه دونه بعد من بچه ایشون رو دیدنی کلی ذوق میکنم بغلش میکنم بوس بازی قربون صدقه تا جایی که بچه ش خیلی خودش رو بهم نزدیک می‌کنه بغلم می‌کنه هی میگه خاله خاله خاله بهم غذا بده بغل خاله بشینم ولی خواهرم بچه هام رو دیدنی فقط یه سلام خشک و خالی و نهایت گفتن خوبی
شما خودت خوبی و بقیه دوستت خواهند داشت و خواهرت نه...هر کسی هر طوری هست قبولش کن
بعد هی دختر من با اینکه از دختر اون بزرگترها هی میگه مامانم ول کن مامان خودمه
بعد میام خونه هم نسبت به بچه هام وجدان درد میگیرم هم تعجب میکنم که چجور خاله ایه
خواهر من از این بدتره
میام تو خونه حرص میخورم تصمیم میگیرم دیگه بچه ش رو تحویل نگیرم ولی دفعه بعد همون اش و همون کاسه
تا جایی که گاهی برادر بزرگترم با خنده بهش تکه میندازه که بچه از کسی که محبت ببینه میچسبه بهش پس چرا بچه های اون به تو نمیچسبن
اگه با بقیه هم اینجوریه ناراحت نشو، بعضی‌ها کلاً رفتارشون همین‌جوریه و سرد رفتار می‌کنن.
بخاطر کار اشتباه مادرت تا حالا تنبیه شدی؟ پس رفتار خواهرت ربطی به بچه اش نداره شما با محبت و خون گرمی خواهرت نه...چرا حس بد میگیری؟ واسه بچه هات توضیح بده خاله احلاقش اینجوریه اما من با محبتم واسه همینه که شماها رو اینقدر دوست دارم و عشق میورزم بهتون
خودتو درگیر این چیزا نکن.خودت باش
گاهی بنا رو می‌زارن به اسکول بودنم.
مثلاً داریم خوراکی میخوریم خواهرم سهم خودش رو میخوره بچه ش میاد قاطی بچه های من خوراکی مارو خورد می‌کنه تف می کنه میجویه. تف می‌کنه بچه های منو ها میده خوراکی نامیده بعد خواهرم انگار نه انگار بچه رو نمیشه که بابا بزار اونا هم بخورم قشنگ میخوره دراز میکشه
اخلاق هر کس یه جوره عزیزم اگه به بچت آسیب نمیزنه دعوا نمیکنه الکی خاله خوبیه
مثلا منم از اون خاله هام که خیلی محبت زبونی ندارم ولی مثلا اگه شب پیشم باشه کنار خودم می خوابونم میزنم رو شونش، شب بخواد بره دستشویی میگم منو‌بیدار کن نترسی
یا توی درساش کمکش میکنم به حرفاش گوش میدم بدون اینکه دعواش کنم یا برای چیزی که دوست داره میخرم
