چند سالی هست بابام به رحمت خدا رفته . متوجه نگاه های هیز پدر شوهرم شدم وقتی میریم خونه مادر شوهرم پدرشوهرم همش سعی داره نزدیک به مامانم بشینه یا لااقل سر سفره روبه روی مامانم باشه . اصلا با این مردک بساطی داریم .مادر شوهرم بنده خدا خودش شرمنده میشه . به مامانم گفتم اونم گفت متوجه شدم و خیلی معذبم . حالا یه تصمیمی گرفتم