اصلا نمیتونم بچه هامو بکشم از یه طرفم نمیخوام خودم بمیرم و بچه هام آواره بشن میخوام از شهرم دور بشم و برم تهران یا یه جایی دیگه از یه طرفم اصلا تحمل دوری مامان بابام رو ندارم و همینطور جرئت تنها بودن تو شهر غریب
شوهرت چی
وکیل داریم اینجا؟؟؟؟
قبلا زیاد الکل اینا می‌خورد و سرکار نمی‌رفت و دست بزن داشت و وابسته به مادرش به دروغ که من نمیتونم از مامانم جدا بشم دروغ میگفتا چون خودش اصلا خونه نبود همش بآ دوستا
بعد من اقدام به طلاق کردن به گه خوردن افتاد ولی الان دوباره شده مثل قدیم با این فرق که همش یا میخواد ازم خیانت بگیره که اصلا اهلش نیستم یا هر یه ماه از یه جایی میزنه که بمیرم قبلا اینجوری نمیزد
طلاق چه شد ؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
