منم همین خواهر
ناشکری نباشه ولی بعضی وقتا به خودم میگم چه گناهی کردم ابن بچه نصیبم شد
با کل خانواده درگیرم سر این بچه
خونمو کردم عین مسجد
ارزومه دکور بذارم
یه دونه کره ی جغرافیا قایم کرده بودم امروز پیدا کرد کره رودراورد باهاش فوتبال بازی میکرد بعد ده تا توپی که داره
کل موکتو اسلایم کشیده
کسی بیاد خونم فک میکنه شلختم ولی نمیدونن هر یه نیم جارومیکشم
فک میکنم بیخیالم یا کنترلی ندارم نمیدونن چه عذابی میکشم تا بشینه یه جا غذا بخوره و همه جا رو به گند نکشه