دوروزه حالم خیلی بده نمیدونم چیکار کنم انقد اعصابم متشنج شده به زمین و زمان و بچه هام گیر الکی میدم.رفتم آزمون شهری یکی از هنرجوها ول کن افسر نبود برای اینکه شمارش رو بهش بده که دفعه ی بعد قبولش کنه منم پشت فرمون بودم منتظر بودم طرف ول کنه که به نظر خودم افسر بیشتر حرف رو طول میداد وقتی میخواست مخاطبش من باشم دوبار دست منو لمس کرد هردوبار خیلیییی شدید دستمو کشیدم ونیز نگاهش کردم ولی انگار نه انگار اشک تو چشمام جمع شد امتحانمم خراب کردم از ناراحتی زیاد.هیچ وقت نمیبخشمش😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔به نظر شما چیکار کنم آروم بشم دوشبه خواب ندارم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
[QUOTE=317862098]کاری که ازت برنمیاد،چون نمیتونی ثابت کنی به خدا واگذار کن و فراموش کن اون آدم کثیف ارزش ناراحتی تو ...[/QUOTقلبم درد گرفت از ناراحتی زیاد اصلا نفهمیدم چجوری تا خونه اومدم وقتی رسیدم عین دیوونه ها بودم سر هر چیز الکی داد میزدم