2733
2739

بیخیال باش 

من ۵ سال پیش خواب دیدم مُردم

یکی می گفت نوشابه اش تگری نبود 

اون یکی ته دیگ نرسیده بود بهش

رفتم زیر خاک دو تا گُرزم زدن بهم!!!

بعد خواب صدقه دادم 

الان هم که اینجا هستم!!!!!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ببین خواب زن ومردفرق داره خواب شب روزفرق داره بینم چندم ماه بوده خواب دیدی 

دیشب نمیدونم دیگ دیشب خابیدم نمیدونم کی دیدم خابمو چ ساعتی بود دقیق

چون از خواب بلند نشدم ک

صدقه دادم برا آب تعریف کنم بعد چه کنم؟

تعبیر خوب کن همین

السلام علیک یا امیرالمومنین ❤️ سلام آقاجونم سلام مهربون ترینم سلام عزیزترینم ❤️ سلام بابای امام حسن ❤️ سلام بابای زینب پرافتخار ❤️ سلام عزیزی که سادات به فرزندش بودن افتخار میکنن ❤️ چی میشد منم بچت بودم و بهت میگفتم بابا علی و شما هم میگفتی جانم دخترم ❤️ پر اشتباهم آقاجون ولی از همین شب میلادت قول میدم تلاش کنم که فردای مرگم با تاسف نامه عملمو نخوونی شما هم قول بده بیای دیدن کسی که عاشقت بود ولی بد بود و به عشقت میخواد تلاش کنه 🌱🥺 اینو نوشتم آقاجونم که یادم نره چه قولی دادم پس یاعلی مدد ❤️🌱 یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد ... به تاریخ ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ به امیدخدا ❤️❤️❤️ میشه برام دعا کنید لطفا 🙏🏻❤️ با افتخار شیعه‌ی علی بن ابی طالب هستم ‌. مردی که پدر یتیمان فاطمه دختر پیامبر بود . امروز  علی نیست ولی پسرش جگرگوشه‌ی فاطمه ، مرهم جگر پاره پاره حسن ، منتقم خون پاک حسین ، منتقم اسارت عمه جانش زینب ، شمشیر در غلاف سجاد در کربلا ، امید شب و روز باقر ، تمام وجود صادق ، همنشین تنهایی های کاظم ، آشنای غربت رضا ، غصه دار تنهایی جواد ، خورشید شب های هادی و شنیدنی ترین سکوت حسن زنده است . او هست او می آید و هیچ کس جلودار پسر فاطمه و علی نیست ❤️ بیا ای پسر شاه نجف که جان ناقابلم به فدات 🌱🌱🌱❤️
2742
بیخیال باش  من ۵ سال پیش خواب دیدم مُردم یکی می گفت نوشابه اش تگری نبود  اون یکی ته دیگ ...

خواب مردن آره

اون طول عمره

این خابم فرق می‌کرد عزراییل بود واسه همون ترسیدم

2740
خواب مردن آره اون طول عمره این خابم فرق می‌کرد عزراییل بود واسه همون ترسیدم

 ترس نداره 

از اون خواب هم من دیدم ،اعزراعیل بود کی بود گفت:وقت تمومه،رفتیم 

حتی مُرده اومد گفت بیا بریم، اول که ممانعت کردم 

بعد با پس گردنی برد، دستاشم سنگین بود 

صدقه دادم خلاص

صدقه بده بهش فکر نکنید 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687