2752
2734
عنوان

دعوای پدر و مادرم

207 بازدید | 14 پست

سلام الان که دارم اینو مینوسیم صفحه گوشیم پر از اشکه پس خواهشن زخم زبون نزنین

مامانم اصلا چیزی به اسم آرامش نمیفهمه

اصلا دوست نداره آرامش داشته باشیم

ظهری سر سفر نشسته بودیم 

البته قبلش هم به منو خواهرم گیر الکی میداد

بعد با بابام خدا شاهده الکی بحث کرد چند دقیقه ای بابام هیچی نگفت بعد دیگه یکی بابام یکی مامانم ای خدا حالا نامزدمم نشسته دیگه مامانم ی چیز داخل قوری بود(جوشونده) ریخت لباس خواهرم اما داغ نبودن

عزیزان میشه تاپیک منم بیاییدخیلی محتاج دعاتونم   

الهم عجل لولیک الفرج💚میشه برای حل مشکلاتم یه صلوات بفرستید💚💚💚شده ازدردبخندی که نبارد چشمت؟؟؟😔من در این خنده ی پرغصه مهارت دارم😔مرادردیست اندردل که گرگویم زبان سوزد 😔وگردم درزنم ترسم که مغز استخوان سوزد😔منجم کوکب بخت مراازبرج بیرون کن😔که من کم طالعم ترسم زآهم آسمان سوزد😔😭


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

مشکل خیلی از ماها اینه که وقتی از چیزی ناراحتیم مستقیم مطرح نمیکنیم،نیش و کنایه میزنیم و  چیزهای الکی رو به عنوان ناراحتی مطرح میکنیم احتمالا مادر شما هم همینطوره

مرا هزار امید است و هر هزار تویی...

بعد دیگه گفت من میرم خونه پدرم از این حرفا نامزدم جلوشو گرفت بعدم بابام زنگ زد مامان بزرگم گفت که چی شد اما مامانم همش دعوا میکرددیگه رفت داخل اتاق بازم دعوام میکرد خواهرم کلن بیهوش شد

چون دیگه منو نامزدم رفتم داخل اتاقم بعدم مامانم هنوزم داشت دعوا میکرد دیگه بابام هم خواهر که بهوش امد خوابش میکرد تا آروم بشه بعدم من کـــــلی گریه کردم دیگه نامزدم بغلم کرد آرومم کرد بعدم بهم گفت دیگه خیلی کم میام اینجا

البته ی جوری نگفت که من احساس شرمندگی کنم ولی خوب دیگه گفت بعدم چشماش پر از اشک شدن ولی هیچی دیگه نگفت پسر دل نازکی نیست اما خوب فکر کنم دل به حال منو خواهر سوخت چون که وقتی خواهر بیهوش شد خیلی خیلی ترسید بعدم گفت مهسا(خواهرم) خیلی ترسیده

مشکل خیلی از ماها اینه که وقتی از چیزی ناراحتیم مستقیم مطرح نمیکنیم،نیش و کنایه میزنیم و  چیزها ...

ببین مادرم من همیشه همیشه باور کن همیشه سر ی موضوعا الکی با ما دعوا میکنه ولی الان نزدیک 15روز هست که هروز ی بحث بزرگه بخدا خیلی خسته شدم بریدم شانس آوردم نامزدم آدم خوبیع وگرنه من تا الان دیگه روی زمین نبودن😭😭😭😭😭

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687